پارت سیزدهم
بلاخره مهمونی تموم شد و می خواستم برم خونه
کوک ـ بیا امشب پیش من بمون
سویونگ ـ نمی شه باید برم پیش جوکیونگ الا حتما خیلی دلش برام تنگ شده باید بذم پیشش فردا تو شرکت می بینمت
کوک ـ پس باشه خدا حافظ
و سویونگ براش دست تکون داد و به سمت خونه رفت
از زبان سویونگ
صبح با صدای جیغ جوکیونگ بیدار شدم
سویونگ ـ چرا اول صبحی جیغ می زنی
جوکیونگ ـ خوب چیکا کنم بیدار نمی شدی
سویونگ ـ خوب پاشو برو یه لباسی بپوش که باید بریم شرکت
جوکیونگ ـ باشه مامانی
بعدش رفتن اماده شدن و صبحانه خوردن و به سمت شرکت راهی شدن امروز می خوام به جوکیونگ بگم که کوک باباشه
سویونگ ـ جوکیونگ امروز می خوام یه چیزی بهت بگم ولی باید صبر کنی عمو کوک بیاد باشه
جوکیونگ ـ باشه
خوب فعلا برو برای خودت بازی کن عمو کوک اومد صدات می زنم
از زبان جوکیونگ
همین جور داشتم تو شرکت بازی می کردم و کارکنان رو اذیت می کردم که دیدم کوک داره میاد وای چه قدر هم خوشگله کاشکه این بابتی من بود مامانم همیشه میگه که بابات مرد خیلی خوشگلیه ولی بخواطر یه اشتباه از هم جدا شدن ولی قراره دو باره پیشمون بیاد سری دوییدم سمت کوک
کوک ـ بیا امشب پیش من بمون
سویونگ ـ نمی شه باید برم پیش جوکیونگ الا حتما خیلی دلش برام تنگ شده باید بذم پیشش فردا تو شرکت می بینمت
کوک ـ پس باشه خدا حافظ
و سویونگ براش دست تکون داد و به سمت خونه رفت
از زبان سویونگ
صبح با صدای جیغ جوکیونگ بیدار شدم
سویونگ ـ چرا اول صبحی جیغ می زنی
جوکیونگ ـ خوب چیکا کنم بیدار نمی شدی
سویونگ ـ خوب پاشو برو یه لباسی بپوش که باید بریم شرکت
جوکیونگ ـ باشه مامانی
بعدش رفتن اماده شدن و صبحانه خوردن و به سمت شرکت راهی شدن امروز می خوام به جوکیونگ بگم که کوک باباشه
سویونگ ـ جوکیونگ امروز می خوام یه چیزی بهت بگم ولی باید صبر کنی عمو کوک بیاد باشه
جوکیونگ ـ باشه
خوب فعلا برو برای خودت بازی کن عمو کوک اومد صدات می زنم
از زبان جوکیونگ
همین جور داشتم تو شرکت بازی می کردم و کارکنان رو اذیت می کردم که دیدم کوک داره میاد وای چه قدر هم خوشگله کاشکه این بابتی من بود مامانم همیشه میگه که بابات مرد خیلی خوشگلیه ولی بخواطر یه اشتباه از هم جدا شدن ولی قراره دو باره پیشمون بیاد سری دوییدم سمت کوک
۶.۴k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.