"my crazy love" p :44
ویو لیسا
داشتم خوراکی هارو میوردم که صدای زنگ در خونه آمد جیسان در رو باز کرد که بم سریع آمد پیشم تعجب کرده بود به در نگاه کردم که جونگ کوک هان فیلیکس آمده بودن
+ای خدایاااااا (نسبتا آروم ) @سلام زن داداش
آمد تو نشست رو مبل *های پرنسس
فیلیکس هم نشست کوک هم آمد تو درم بست -های چاگیا
کوک هم نشست جیسان آمد سمتم سینی رو ازم گرفت و برد گذاشت رو میز خدایا الانه که دیونه شم با بم رفتیم نشستیم رو مبل
@خب زن داداش قرار بود فیلم ببینیم درسته +خیر *یعنی چی +پیچ پیچی نخود چی تو مگه الان نباید پیش هیونجین باشی *پیش مامان بابابته خوب -چاگیا نزن تو ذوقم +اوکی بیاید بخوریم.&پس کارائوکه خوبه @اوکیه چاگیا برو بیار .
جیسان میکروفون هارو آورد داد به من اون یکی هم داد به کوک شروع کردیم آهنگ still with you رو خوندیم
لیرینک آهنگ مال من بود تو کل مدت داشتیم به هم نگاه میکردیم بعد از اینکه خوندیم یه سرفه فیک کردم و نگاهمو از کوک گرفتم +اوکی گایز بیاید فیلم.....
&نه خیر بالش بازی کنیم
و محکم بالش رو کوبوند تو کلم
+اخ اونی خودت خواستی. بالشو برداشتم پاشدم رو مبل جیسان داشت فرار میکرد بالش رو پرت کردم محکم کوبوندم خورد تو کلش .+آه همینو میخواستی دیگه (عصبی ) خنده وای خدایا باعث شدی بازم این کارو بکنم تو دیوونه ای 😑وقتی دوست بودیم فکر میکردم کدوم احمقی میاد با دوست من ازدواج کنه که معلوم شد یه احمقی مثل هان (نسبتا بلند )
&آه منم فکر میکردم کدوم احمقی میاد با تو ازدواج کنه و دوست بشه
+ما زوری ازدواج کردیم
&ولی فهمیدم اون چیزی که نشون میدی نیستی احمق تری (بلند) میدونی چرا توی مدرسه وقتی اون عوضی به هم تیکه انداخت رفتی انقد کتکش زدی که گفتم خدایا این دختر خیلی خنگه .
یه بالش دیگه برداشتم کوبوندم تو سرش +درست حرف بزن . که هان با بالش منو زد که جیسان با بالش هان رو زد &به چه حقی دوست منو میزنی .کوک هم هان رو زد _به چه حقی زن منو میزنی *چون خر تو خره منم میخوام بزنم ناراحت نشید
بعد یه ساعت همه با خنده رو زمین پخش شدیم
+خنده ) خیلی حال داد
_اره
داشتم خوراکی هارو میوردم که صدای زنگ در خونه آمد جیسان در رو باز کرد که بم سریع آمد پیشم تعجب کرده بود به در نگاه کردم که جونگ کوک هان فیلیکس آمده بودن
+ای خدایاااااا (نسبتا آروم ) @سلام زن داداش
آمد تو نشست رو مبل *های پرنسس
فیلیکس هم نشست کوک هم آمد تو درم بست -های چاگیا
کوک هم نشست جیسان آمد سمتم سینی رو ازم گرفت و برد گذاشت رو میز خدایا الانه که دیونه شم با بم رفتیم نشستیم رو مبل
@خب زن داداش قرار بود فیلم ببینیم درسته +خیر *یعنی چی +پیچ پیچی نخود چی تو مگه الان نباید پیش هیونجین باشی *پیش مامان بابابته خوب -چاگیا نزن تو ذوقم +اوکی بیاید بخوریم.&پس کارائوکه خوبه @اوکیه چاگیا برو بیار .
جیسان میکروفون هارو آورد داد به من اون یکی هم داد به کوک شروع کردیم آهنگ still with you رو خوندیم
لیرینک آهنگ مال من بود تو کل مدت داشتیم به هم نگاه میکردیم بعد از اینکه خوندیم یه سرفه فیک کردم و نگاهمو از کوک گرفتم +اوکی گایز بیاید فیلم.....
&نه خیر بالش بازی کنیم
و محکم بالش رو کوبوند تو کلم
+اخ اونی خودت خواستی. بالشو برداشتم پاشدم رو مبل جیسان داشت فرار میکرد بالش رو پرت کردم محکم کوبوندم خورد تو کلش .+آه همینو میخواستی دیگه (عصبی ) خنده وای خدایا باعث شدی بازم این کارو بکنم تو دیوونه ای 😑وقتی دوست بودیم فکر میکردم کدوم احمقی میاد با دوست من ازدواج کنه که معلوم شد یه احمقی مثل هان (نسبتا بلند )
&آه منم فکر میکردم کدوم احمقی میاد با تو ازدواج کنه و دوست بشه
+ما زوری ازدواج کردیم
&ولی فهمیدم اون چیزی که نشون میدی نیستی احمق تری (بلند) میدونی چرا توی مدرسه وقتی اون عوضی به هم تیکه انداخت رفتی انقد کتکش زدی که گفتم خدایا این دختر خیلی خنگه .
یه بالش دیگه برداشتم کوبوندم تو سرش +درست حرف بزن . که هان با بالش منو زد که جیسان با بالش هان رو زد &به چه حقی دوست منو میزنی .کوک هم هان رو زد _به چه حقی زن منو میزنی *چون خر تو خره منم میخوام بزنم ناراحت نشید
بعد یه ساعت همه با خنده رو زمین پخش شدیم
+خنده ) خیلی حال داد
_اره
۳.۲k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.