mosio (= part ①
چشمامو باز کردم
تنم خسته بود
هنوز به خواب نیاز داشتم
خودمو کش و قوس داد و رفتم تو دستشویی
صورتمو زیره اب نگه داشتم
مسواک زدم و رفتم موهامو گجه ای بستم
لباسام و پوشیدم و سریع رفتم سمته اتوبوس
تو اتوبوس خوابیدم
همینقدددد خسته و مود*
چشمام و باز کردم دیدم اتوبوس از مدرسه رد شده
به خودم اومد و زود گفتم نگه داره و پیاده شدم
حالا مجبور بودم دوتا خیابون اونورتر و بدوعم
بارون...
یعنی عن تر از این نمیشد
عالیه....
زود دوییدم
7:47 دیقه بود
تا رسیدم دمه مدرسه در و روم بستن و نزاشتن برم تو
میخواستم گریههه کنم
بغلمو دیدم
همون پسر لاله...
یه همکلاسی دارم...کیم تهیونگ...موهای فرفری و یه عینکه گرد...کیوته...ولی نمیتونه صحبت کنه...
تهیونگ نگام کرد
ا/ت=سلام
تهیونگ لبخند زد و خم شد
ا/ت=پس تو هم جا موندی
تهیونگ سرش و به علامته مثبت تکون داد
ا/ت=وووویییییی سردم هست
تهیونگ کتشو دراورد
تو نگاش میکردی
تهیونگ با هزار بدبختی نشونت داد که میتونی نگهش داری
ا/ت=واو...مرسی ممنونم...
تو لبخند زد و تهیونگم باهات لبخند زد
کت و انداختی دوره خودت
زنگه کلاس که خورد راتون دادن تو مدرسه
نشسته بودی سره جات
تهیونگ مثه همیشه تنها بود
و همه درحاله مسخره کردنش
چقد دلشون سیاهه...
تنم خسته بود
هنوز به خواب نیاز داشتم
خودمو کش و قوس داد و رفتم تو دستشویی
صورتمو زیره اب نگه داشتم
مسواک زدم و رفتم موهامو گجه ای بستم
لباسام و پوشیدم و سریع رفتم سمته اتوبوس
تو اتوبوس خوابیدم
همینقدددد خسته و مود*
چشمام و باز کردم دیدم اتوبوس از مدرسه رد شده
به خودم اومد و زود گفتم نگه داره و پیاده شدم
حالا مجبور بودم دوتا خیابون اونورتر و بدوعم
بارون...
یعنی عن تر از این نمیشد
عالیه....
زود دوییدم
7:47 دیقه بود
تا رسیدم دمه مدرسه در و روم بستن و نزاشتن برم تو
میخواستم گریههه کنم
بغلمو دیدم
همون پسر لاله...
یه همکلاسی دارم...کیم تهیونگ...موهای فرفری و یه عینکه گرد...کیوته...ولی نمیتونه صحبت کنه...
تهیونگ نگام کرد
ا/ت=سلام
تهیونگ لبخند زد و خم شد
ا/ت=پس تو هم جا موندی
تهیونگ سرش و به علامته مثبت تکون داد
ا/ت=وووویییییی سردم هست
تهیونگ کتشو دراورد
تو نگاش میکردی
تهیونگ با هزار بدبختی نشونت داد که میتونی نگهش داری
ا/ت=واو...مرسی ممنونم...
تو لبخند زد و تهیونگم باهات لبخند زد
کت و انداختی دوره خودت
زنگه کلاس که خورد راتون دادن تو مدرسه
نشسته بودی سره جات
تهیونگ مثه همیشه تنها بود
و همه درحاله مسخره کردنش
چقد دلشون سیاهه...
۲۴.۳k
۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.