دانشگاه بی قانون
⛓️🔗دانشگاه بی قانون🔗⛓️
⛓️🔗پارت ۹۱🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
یوری: اااههه کوک...بسته کوک بدتر دومین انگشتشم کر.د توم یوری: آه کوک 😖 کوک : نشنیدم چی گفتی ؟ یوری: کوک بسته تروخدا کوک: چرا کوک بگو ددی کوچولوم یوری: ا..ددی.. بسته کوک: تازه شروع شده کوچولو شروع کرد به خوردن س.ینه هام و ما.رک گذاشتن روشون خیلی ت.حریک شده بودم کوک بلندم کرد انداختم رو خودش من شروع کردم به ت.حریک کردنش لبا.ش رو خوردم روش ما.رک گذاشتم در این حین مالیدمش که ن.الش دراومد کوک: اووفف شیطون شدی کوچولو رفتم پایین تر دستمو رو سیسبکاش گذاشتم رو اونا هم م.ارک گذاشتم اومدم پایین تر شو.رتشو در اوردم شروع کردم به خوردن کوک لذت میبرد دیگه صبرش تموم شد دراز کشید ر.وم بدون هیچ صبری ک.رد توم یوری: آههه کوک بدون معطلی تون تون ک.رد دردم خیلی زیاد بود هم لذت میبردم هم درد ازم خ.ون اومد یوری: کوک خو.ن کوک توجهی نکرد به کارش ادامه داد بعد چند دقیقه ازم ک.شید بیرون با د.ستمال منو خودشو تمیز کرد دوباره ک.رد توم دوباره خ.ون اومد ولی دیگه نه من توجه کردم نه کوک دیگه درد تبدیل شده بود به لذت یوری: آهه ددی تند تر کوک: اوووففف بعد چند دقیقه ا.رضا شدیم کوک منو با خودش برد ح.موم ح.موم کردیم و کوک لباس تنم کرد موهامو خشک کرد بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم و گفت کوک: بهت خوش گذشت با خستگی گفتم : اوهوم کوک: قربون کوچولوم برم چقدر خسته شدی بعد ی ب.وسم کرد و گفت کوک: کوچولو باید عادت کنی چون بازم باید بهم بدی یوری: ااخخخ دلم درد میکنه کوکبرم گردوند شکمم رو مالید که دردم کم بشه منم خوابم برد...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه 💦🔞⛓️
⛓️🔗پارت ۹۱🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
یوری: اااههه کوک...بسته کوک بدتر دومین انگشتشم کر.د توم یوری: آه کوک 😖 کوک : نشنیدم چی گفتی ؟ یوری: کوک بسته تروخدا کوک: چرا کوک بگو ددی کوچولوم یوری: ا..ددی.. بسته کوک: تازه شروع شده کوچولو شروع کرد به خوردن س.ینه هام و ما.رک گذاشتن روشون خیلی ت.حریک شده بودم کوک بلندم کرد انداختم رو خودش من شروع کردم به ت.حریک کردنش لبا.ش رو خوردم روش ما.رک گذاشتم در این حین مالیدمش که ن.الش دراومد کوک: اووفف شیطون شدی کوچولو رفتم پایین تر دستمو رو سیسبکاش گذاشتم رو اونا هم م.ارک گذاشتم اومدم پایین تر شو.رتشو در اوردم شروع کردم به خوردن کوک لذت میبرد دیگه صبرش تموم شد دراز کشید ر.وم بدون هیچ صبری ک.رد توم یوری: آههه کوک بدون معطلی تون تون ک.رد دردم خیلی زیاد بود هم لذت میبردم هم درد ازم خ.ون اومد یوری: کوک خو.ن کوک توجهی نکرد به کارش ادامه داد بعد چند دقیقه ازم ک.شید بیرون با د.ستمال منو خودشو تمیز کرد دوباره ک.رد توم دوباره خ.ون اومد ولی دیگه نه من توجه کردم نه کوک دیگه درد تبدیل شده بود به لذت یوری: آهه ددی تند تر کوک: اوووففف بعد چند دقیقه ا.رضا شدیم کوک منو با خودش برد ح.موم ح.موم کردیم و کوک لباس تنم کرد موهامو خشک کرد بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم و گفت کوک: بهت خوش گذشت با خستگی گفتم : اوهوم کوک: قربون کوچولوم برم چقدر خسته شدی بعد ی ب.وسم کرد و گفت کوک: کوچولو باید عادت کنی چون بازم باید بهم بدی یوری: ااخخخ دلم درد میکنه کوکبرم گردوند شکمم رو مالید که دردم کم بشه منم خوابم برد...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه 💦🔞⛓️
۷.۷k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.