فیک جین (My sweet love) part11
جین: لعنت بهت مین یونجی اصلا نمیتونستم در مقابل اون فیس و لحن کیوتش مقاومت کنم پس قبول کردم)
جین: هوفف خیله خب باشه
یونجی: میسسیی (لبخند کیوت)
جین: آییییشش این لبخنداش خیلی کیوتتت بودد
یونجی: سریع از پشت میز بلند شدم و شتافتم به سوی اتاقم
لباسامو پوشیدم و رفتم دم در (گذاشتم)
یونجی: سوکجین شییی بدوووو
جین: اومدم باباا
جین: نذاشتی کرم ضد افتابمو بزنم اگه صورت هندسامم بسوزه تو گردن میگیری؟
یونجی: اره اره اصن تقصیر منه بیا بریم دیگهه
جین: اکی بریم
یونجی: کفشامونو پوشیدیم و رفتیم یکی از پاساژای نزدیک اینجا هوا خیلی گرم بود و وفتی وارد پاساژ شدیم باد خنک بود که میخورد تو صورتم هوفف خیلی خوب بوددد
همینطور تو پاساژ راه افتادم و جینم دنبالم میومد هعی از این مغازه به اون مغازه دیگه نا امید شده بودم که پست ویترین یکی از مغازه ها یه لباس خیلییی خوشگل دیدممم رفتم جلو و با ذوق زل زدم به ویترینش
جین: از صب داریم میگردیم و هنو یونجی هیچی نخریدا هوفف اع کجا رف این دختره
جین: یونجیییی
جین: یونجییی
لایک=۸
کامنت=۱٠
جین: هوفف خیله خب باشه
یونجی: میسسیی (لبخند کیوت)
جین: آییییشش این لبخنداش خیلی کیوتتت بودد
یونجی: سریع از پشت میز بلند شدم و شتافتم به سوی اتاقم
لباسامو پوشیدم و رفتم دم در (گذاشتم)
یونجی: سوکجین شییی بدوووو
جین: اومدم باباا
جین: نذاشتی کرم ضد افتابمو بزنم اگه صورت هندسامم بسوزه تو گردن میگیری؟
یونجی: اره اره اصن تقصیر منه بیا بریم دیگهه
جین: اکی بریم
یونجی: کفشامونو پوشیدیم و رفتیم یکی از پاساژای نزدیک اینجا هوا خیلی گرم بود و وفتی وارد پاساژ شدیم باد خنک بود که میخورد تو صورتم هوفف خیلی خوب بوددد
همینطور تو پاساژ راه افتادم و جینم دنبالم میومد هعی از این مغازه به اون مغازه دیگه نا امید شده بودم که پست ویترین یکی از مغازه ها یه لباس خیلییی خوشگل دیدممم رفتم جلو و با ذوق زل زدم به ویترینش
جین: از صب داریم میگردیم و هنو یونجی هیچی نخریدا هوفف اع کجا رف این دختره
جین: یونجیییی
جین: یونجییی
لایک=۸
کامنت=۱٠
۴.۵k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.