سناریو از توکیو ریونجرر

#ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ1



هوفف یه روز مضخرف دیگه...
من ماینا سانو هستم. ۲۵سالمه. وقتی تقریبا دوساله بودم از طرف خانواده ام طرد شدم و به پرورشگاه فرستاده شدم. دوتا برادر بزرگتر داشتم. یکی ۱۱ سال ازم بزرگتر بود اسمش شینچیرو سانو بود که الان دیکه زنده نیست...و اون یکی برادرم ۱ سال ازم بزرگتره و اسمش مانجیرو سانوعه. الان با برادرم مانجیرو ملقب به مایکی عضو بزرگ ترین باند خلافکاری ژاپن یعنی باند توکیو مانجی هستم..
-یو خیلی وقته ندیده بودمت، مایکی! سلام مای چان.
کیساکی لعنتی.. تو..
بهت ک گفتم.. فقط دوستام اجازه دارن اینجوری صدام کنن تتا_کون..
این زندگی بد من... مقصرش کیساکی تتاست.. مایکی از وقتی با کیساکی اشنا شد تغییر کرد.. تومان تغییر کرد. همه اینا تقصیر اون لعنتیه. من دیگه خسته ام. شاید اگه دیگه نباشم دیگه لازم نیست تحمل کنم:)
آم مایکی من یکم خسته ام باید برم استراحت کنم.
مایکی:میتونی بری
رفتم پشت بوم.
میتونم اینجا، به همه چیز پایان بدم. دارم میام اونجا کیسوکه تو منتظر منی مگه نه؟
صدایی از پشتم اومد.
کیساکی:داری چیکار میکنی؟!!!
و اومد تا جلومو بگیره
تو هم همراه من میمیری! پیراهنشو گرفتم تا همراه خودم بمیره. ولی از شانس گوهر افشان من یقه لباسم گیر کرد به لوله و کیساکی دستمو گرفت. همه جا تاریک شد. اخرین چیزی که حس کردم پاره شدن یقه لباسم بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
#ادیت #انیمه #اوتاکو #توکیو_رونجرز #مای_هیرو_اکادمی #شیطان_کش #سگ_های_ولگرد_بانگو #ناروتو #مرد_اره_ای #باکودکو #چیفویو #باجی #تاکمیچی #دکو #باکوگو #شوتو #تانجیرو #مایکی #دراکن #میتسویا #اسمایلی #انگری #توکیو_ریونجرز #شینچیرو #سانو_شینچیرو #تئوری #ناهویا #سویا #کاواتا #ران #ریندو
#ادیت #نقاشی #سانو_مانجیرو #ریوگوجی_کن #مانگا #مانهوا #کلیپ #وانشات #میکس