رزی:آره خب فک کن از ۱۲ سالگی از خونه پرتت کنن بیرون و مجب
رزی:آره خب فک کن از ۱۲ سالگی از خونه پرتت کنن بیرون و مجبور شی بیای بیگ هیت و تو کوچک ترین اتاقا زندگی کنی..
جیمین:اونم در صورتی که تو پر قو بزرگ شدی و پدرت خیلییییییی پولداره
جی هوپ: اره سخته
کوک:اوهوم
جین:کوک ولی به نظرم تو براش جایگاه خاصی داری
کوک:چطور؟
یونگی:خب اون به اینکه بهش دست بزنن حساسه ولی تو به راحتی بقلش میکنی
جیسو همونطور که داشت قهوه دم میکرد گفت:اوهوم،این چیز خیلی ساده ای نیست
لیسا:چرا به دست زدن حساسه؟
جیسو قهوه هارو گذاشت جلوشون و گفت:چون دیده که پرستار شون به خواهرش تجا*وز میکنه برا همین رو این قضیه حساسه
کوک و لیسا چشماشون گرد شده بود
نامجون:من لیدرم ولی تو چرا بیشتر از من راجب اعضا میدونی؟
رزی:واسه منم گنگه
لیسا:شاید به خاطر اینه که اکس رییس بایگانیه شرکته
جین:واو! جیسویا تو چقد مرموزی!
جیسو:نه واقعا
۳ سال بعد:
گروه BTS نام گرفت به معنای عاشقان زد گلوله و حالا یکی از معروف ترین گروه موسیقی دنیا هستن. امروز داخل خیابون برای یک شبکه آهنگ معروفشون باتر رو اجرا می کنند.
برای رقص جلوی ماشین هارو گرفتن که از قضا تو یک ماشین که روبه روشون بوده یک گانگستر بوده که تهد تعقیبه
-قربان چیکار کنیم؟
هانسونگ:بزار به رقصشون برسن
رقص تموم شد
هانسونگ:حالا برو اون پسره که کت قرمز داشت رو برام بیار(تهیونگ)
تهیونگ اینو میشنوه و در میره اما میگیرنش و میبرنش به داخل ماشین و اینجاست که تازه داستان ته شروع میشه....
جیمین:اونم در صورتی که تو پر قو بزرگ شدی و پدرت خیلییییییی پولداره
جی هوپ: اره سخته
کوک:اوهوم
جین:کوک ولی به نظرم تو براش جایگاه خاصی داری
کوک:چطور؟
یونگی:خب اون به اینکه بهش دست بزنن حساسه ولی تو به راحتی بقلش میکنی
جیسو همونطور که داشت قهوه دم میکرد گفت:اوهوم،این چیز خیلی ساده ای نیست
لیسا:چرا به دست زدن حساسه؟
جیسو قهوه هارو گذاشت جلوشون و گفت:چون دیده که پرستار شون به خواهرش تجا*وز میکنه برا همین رو این قضیه حساسه
کوک و لیسا چشماشون گرد شده بود
نامجون:من لیدرم ولی تو چرا بیشتر از من راجب اعضا میدونی؟
رزی:واسه منم گنگه
لیسا:شاید به خاطر اینه که اکس رییس بایگانیه شرکته
جین:واو! جیسویا تو چقد مرموزی!
جیسو:نه واقعا
۳ سال بعد:
گروه BTS نام گرفت به معنای عاشقان زد گلوله و حالا یکی از معروف ترین گروه موسیقی دنیا هستن. امروز داخل خیابون برای یک شبکه آهنگ معروفشون باتر رو اجرا می کنند.
برای رقص جلوی ماشین هارو گرفتن که از قضا تو یک ماشین که روبه روشون بوده یک گانگستر بوده که تهد تعقیبه
-قربان چیکار کنیم؟
هانسونگ:بزار به رقصشون برسن
رقص تموم شد
هانسونگ:حالا برو اون پسره که کت قرمز داشت رو برام بیار(تهیونگ)
تهیونگ اینو میشنوه و در میره اما میگیرنش و میبرنش به داخل ماشین و اینجاست که تازه داستان ته شروع میشه....
۲.۴k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.