فن فیک (حس خاص فصل ۱)
فن فیک حس خاص
فصل ۱ پارت ۶
از زبان رافائل:
دیدم مایکی رو مبل نشسته و انگار حوصلش سر رفته و داره ب درو دیوار نگا میکنه صداش کردم ک سریع برگشت و نگام کرد و گقت : بیدار شدی رافائل چان؟ من باید برم منتظرم بودم بیدار شی بعد
رافائل: باشه ..مراقب باش
مایکی: چانه
و رفت درم بست
با خودم گفتم برم ت اتاق یکمی آماده شم برم بیرون
رفتم ب سمت اتاق لباس مورد علاقمو پوشیدم و بعد رفتم ی کمی آرایش کردم و موهامو درست کردم و رفتم ب سمت در
چون تیپم مشکی بود کفش مشکی انتخاب کردم و راه افتادم سمت کافه داشتم ت خیابون راه میرفتم ک دیدم شینچیرو و مایکی کنار ی دوچرخه نشستن و میخندن دوس داشتم بدونم چی میگن اما نرفتم نزدیک ک مزاحم نباشم داشتم ب صورت خیلی عادی از کنارشون رد میشدم ک شینچیرو صدام کرد: رافائل؟
برگشت و نگاش کردم و گفتم: هایی بچه ها
مایکی سریع بلد شد و بغلم کرد و بعدشم شینچیرو بلند شد و بام ست داد
مایکی: جایی میرفتی رافائل چان؟
رافائل: خب دارم میرم کافه
شینچیرو: ما میرسونیمت
رافائل: با..دوچرخه؟
مایکی: خندید
شینچیرو: ن این دوچرخه دوستمونه با موتور من ک اونجاس و ب موتورش اشاره کرد
رافائل ب.باشه ممنون
ب سمت موتورش رفتیم مایکی جلو و بعد من و پشتمم شینچیرو نشست و میخواستیم راه بیوفتیم ک ....
لایک و فالو؟؟
حمایت کن گرل: بوی
فصل ۱ پارت ۶
از زبان رافائل:
دیدم مایکی رو مبل نشسته و انگار حوصلش سر رفته و داره ب درو دیوار نگا میکنه صداش کردم ک سریع برگشت و نگام کرد و گقت : بیدار شدی رافائل چان؟ من باید برم منتظرم بودم بیدار شی بعد
رافائل: باشه ..مراقب باش
مایکی: چانه
و رفت درم بست
با خودم گفتم برم ت اتاق یکمی آماده شم برم بیرون
رفتم ب سمت اتاق لباس مورد علاقمو پوشیدم و بعد رفتم ی کمی آرایش کردم و موهامو درست کردم و رفتم ب سمت در
چون تیپم مشکی بود کفش مشکی انتخاب کردم و راه افتادم سمت کافه داشتم ت خیابون راه میرفتم ک دیدم شینچیرو و مایکی کنار ی دوچرخه نشستن و میخندن دوس داشتم بدونم چی میگن اما نرفتم نزدیک ک مزاحم نباشم داشتم ب صورت خیلی عادی از کنارشون رد میشدم ک شینچیرو صدام کرد: رافائل؟
برگشت و نگاش کردم و گفتم: هایی بچه ها
مایکی سریع بلد شد و بغلم کرد و بعدشم شینچیرو بلند شد و بام ست داد
مایکی: جایی میرفتی رافائل چان؟
رافائل: خب دارم میرم کافه
شینچیرو: ما میرسونیمت
رافائل: با..دوچرخه؟
مایکی: خندید
شینچیرو: ن این دوچرخه دوستمونه با موتور من ک اونجاس و ب موتورش اشاره کرد
رافائل ب.باشه ممنون
ب سمت موتورش رفتیم مایکی جلو و بعد من و پشتمم شینچیرو نشست و میخواستیم راه بیوفتیم ک ....
لایک و فالو؟؟
حمایت کن گرل: بوی
۱۱.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.