فدختری در گیم نت
پارت ۱۲
*
یونگ: زدن زیر گریه*
کوک: جانم بابایی
ا/ت: آوردمش پیش خودمون* جونم مامانی؟ ( یک مسافرت خانوادگی به اولسان)
یونگ: چسبیدن به ا/ت ونفس نفس زدن* کوککک بزن کنار بچه میخواد بالا بیارههه ماشین زده شدههه
کوک: * ( نگران)
ا/ت: خمش کردم فقط نفس نفس میزد و اوق میزد اونم بدون استفراغ *...گریه شدید*.... کوک بیا کمک بچه نمیتونه بالا بیاره
کوک:یکم کمرش رو ماساژ دادم که شروع کرد به بالا آوردن*... آفرین پسر خوب...جون جون..تموم شد..
یونگ: نفس نفس زدن و گریه*
ا/ت: با آب دهنش رو تمیز کردم*.. رسیدی به سوپری براش نوشابه بگیر
کوک: اهوم
*
یونگ: زدن زیر گریه*
کوک: جانم بابایی
ا/ت: آوردمش پیش خودمون* جونم مامانی؟ ( یک مسافرت خانوادگی به اولسان)
یونگ: چسبیدن به ا/ت ونفس نفس زدن* کوککک بزن کنار بچه میخواد بالا بیارههه ماشین زده شدههه
کوک: * ( نگران)
ا/ت: خمش کردم فقط نفس نفس میزد و اوق میزد اونم بدون استفراغ *...گریه شدید*.... کوک بیا کمک بچه نمیتونه بالا بیاره
کوک:یکم کمرش رو ماساژ دادم که شروع کرد به بالا آوردن*... آفرین پسر خوب...جون جون..تموم شد..
یونگ: نفس نفس زدن و گریه*
ا/ت: با آب دهنش رو تمیز کردم*.. رسیدی به سوپری براش نوشابه بگیر
کوک: اهوم
۱۴.۸k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.