رییس من
رییس من
پارت 16
راوی
کوک ا.ت رو برداشتو برد تو اتاق،
🔞
کوک لباس ا.ت رو دراورد و رسید به سو.تین و شور.تش اینارو با یک حرکت پاره کردم
ا.ت:چیکار داری میکنی کوک؟ من... من... پر.یودم
کوک:فک کردی من از یکم خون میترسم؟
ا.ت:*ترسیده*
کوک هم لباس های خودشو دراورد بجر شلوار اول حمله ور شد به لبا.ش هی گاز گاز هم میزد و با یه دستش پشت سر ا.ت رو گرفته و با اون یکی دست سی.نه های ا. ت ور میره ا.ت هر چاره ای بجز ناله کردم نداره، البته تو دهن کوک ا.ت ازش جدا شد و کوک هی سی.نه هاشو فش.ار میداد
ا. ت: آیی کوک آروم فش.ار بده، آها آیااااا اه ....
_________________________
الان دارم بقیه رو مینویسم
پارت 16
راوی
کوک ا.ت رو برداشتو برد تو اتاق،
🔞
کوک لباس ا.ت رو دراورد و رسید به سو.تین و شور.تش اینارو با یک حرکت پاره کردم
ا.ت:چیکار داری میکنی کوک؟ من... من... پر.یودم
کوک:فک کردی من از یکم خون میترسم؟
ا.ت:*ترسیده*
کوک هم لباس های خودشو دراورد بجر شلوار اول حمله ور شد به لبا.ش هی گاز گاز هم میزد و با یه دستش پشت سر ا.ت رو گرفته و با اون یکی دست سی.نه های ا. ت ور میره ا.ت هر چاره ای بجز ناله کردم نداره، البته تو دهن کوک ا.ت ازش جدا شد و کوک هی سی.نه هاشو فش.ار میداد
ا. ت: آیی کوک آروم فش.ار بده، آها آیااااا اه ....
_________________________
الان دارم بقیه رو مینویسم
۵.۰k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.