پارت17

پارت17
ته. باشه بابا برا خودت
کوک. رزی نونا و هوسوک هیونگ کجان
نامی. یکی زنگ زد بهشون اونا هم با عجله رفتن
جین. فک کنم به باند حمله شده
ته یونگی. تو از کجا میدونی؟
کوک. من همه چیز درباره خودم و رزی نونا رو بهشون گفتم
جین. اصلا شما چرا نگاه فیلم نکردین قرار بود همه باهم فیلم ببینیم
یونگی. من همیشه وسط فیل خوابم میبره
جیمین. منم بعد ازظهر خواب بد دیدم نتونستم خوب بخوابم
کوک. تو باز اون خواب رو دیدی
جیمین. اره خودمم کلافم
جین. ی مدت خواب نمیدیدی چرا دوباره شروع شد اصلا معنیش چی میتونه باشه
یونگی. کدوم خواب
کوک. جیمین از بچگیش ی خواب بد میبینه اون اینه که تو یک راه رو گیر افتاده و ی سایه سیاه دنبالشه اما ی مدت اون خواب رو نمیدید ولی باز شروع شده
نامجون. نمیدونم چرا انگار این خواب برام اشنا میاد.. تهیونگ تو چرا اینطور شدی؟
ته. هیونگا آسامی رو یادتونه
نامی یونگی. اره
کوک. آسامی کیه؟
نامی. دوست دوران دانشگاهمون ولی اون مرد
ته. اسامی هم همین خواب رو برامو تعریف کرد و یک ماه بعد هنوز اون خواب ادامه داشت و هرشب اون خواب رومیدید تا اینکه..