عشق برگزیده
عشق برگزیده
part: ۱۲
سه کیونگ: جججوووننگگددههههه آهههه آههه
جونگده: چیی شدههه
سه کیونگ: جی آ..... جی آ این چاقورو فرو کرد تو کف دستم آآیییی در میکنههه
جی آ:*با اون صدا دوباره برگشت* چییی چرا دروغغ میگیی
جونگده: جی آ؟ راست میگه؟؟
جی آ: هاهه تو... تو..... واقعا نا امیدم کردی یعنی من دروغ میگم؟؟ واقعاا که
راوی: جی آ این رو گفت و از کافه بیرون رفت
جونگده: ججججییی آآآآ *با عصبانیت و داد* وایسااا مگه چی گفتمم فقط یه سوال ازت پرسیدمم چیز بدی گفتممم
جی آ: هاهه من واقعا برات متاسم تو حرف منو باور نمیکنی؟ این واقعا واقعاا
راوی:سرشو کرد اون طرف و دوباره راه افتاد جونگده: اَییشش شکمم آآیی*با صدای اروم و گرفته*
راوی: جی آ سرشو اون ور کرد تا یه چیزی به جونگده بگه که
جی آ: جو... جونگده؟؟ چ.. چرااا د.. دارههه ا... اززز ش.... شکمتتت خون مممییاددددددددد
ویو جی آ
جی آ: و بعد این حرف یکیو دیدم که فهمیدم کاره اونه
خب اینم پارت ددوواازدههه که تموم شددد
پارت بعد؟ اول لایک کن خستگیم در بره بعد تو چند دیقه براتون پارت سیزده رو میزارممم
مرسیی❤️❤️
♡♡
part: ۱۲
سه کیونگ: جججوووننگگددههههه آهههه آههه
جونگده: چیی شدههه
سه کیونگ: جی آ..... جی آ این چاقورو فرو کرد تو کف دستم آآیییی در میکنههه
جی آ:*با اون صدا دوباره برگشت* چییی چرا دروغغ میگیی
جونگده: جی آ؟ راست میگه؟؟
جی آ: هاهه تو... تو..... واقعا نا امیدم کردی یعنی من دروغ میگم؟؟ واقعاا که
راوی: جی آ این رو گفت و از کافه بیرون رفت
جونگده: ججججییی آآآآ *با عصبانیت و داد* وایسااا مگه چی گفتمم فقط یه سوال ازت پرسیدمم چیز بدی گفتممم
جی آ: هاهه من واقعا برات متاسم تو حرف منو باور نمیکنی؟ این واقعا واقعاا
راوی:سرشو کرد اون طرف و دوباره راه افتاد جونگده: اَییشش شکمم آآیی*با صدای اروم و گرفته*
راوی: جی آ سرشو اون ور کرد تا یه چیزی به جونگده بگه که
جی آ: جو... جونگده؟؟ چ.. چرااا د.. دارههه ا... اززز ش.... شکمتتت خون مممییاددددددددد
ویو جی آ
جی آ: و بعد این حرف یکیو دیدم که فهمیدم کاره اونه
خب اینم پارت ددوواازدههه که تموم شددد
پارت بعد؟ اول لایک کن خستگیم در بره بعد تو چند دیقه براتون پارت سیزده رو میزارممم
مرسیی❤️❤️
♡♡
۳.۸k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.