فیک جانگ کوک نفرت نمی گزارد عاشق باشم )پارت۲۹*
۴ماه بعد از زبان کوک:
چهار ماه گذشته و حال سوهو ی بد و بد و بدتر میشه.قرار شده این هفته پیش سوهو بمونم خیلی دلم براش تنگ شده گفتم جینا هم بره خونه ی خودشون.وقتی سوهو رو می بینم دست خودم نیست گریم می گیره هی.رفتم خونه تا در باز شد یهو عشقم پرید بقلم .
از زبان سوهو:
بالاخره اومد خونه تو چهار ماه خیلی شکمم گنده شده کوک هم هروقت منو میبینه سرشو میزاره رو شکمم و به زربان قلب ما دوتا گوش میده.
فردا با جینا قراره بریم برای تائین جنسیت فندوق.
فردا:
از خواب که پاشدم دیدم کوک بقلم کرده و خوابیده(مثل همیشه لخت مادر زاد)پاشدم دیدم همه چی رو اماده کرده و خودش برام یه لباس تا کرده گذاشته پایین تخت.پاشدم پوشیدمش.(اسلاید ۲) از پله ها اروم اروم رفتم پایین صبحونه رو اماده کردم گذاشتم روی میز .اومدم بیشنم رو یه صندلی که میز برگشت رو پام و یکی از لیوان های خالی افتاد رو دستم و شکست انقدر درد داشت که گریم گرفت.
سوهو:(با صدای بغض الود)جانگ کوک
سوهو:کوک توروخدا بیا پایین
از زبان جانگ کوک:
صدای شکستن تقلای ی سوهو داشت قلبم میوفتاد تو دهنم ترسیدم نکنه سوهو چیزیش شده سریع رفتم پتیین دیدم داره گریه می کنه دستاش پر خونه پاهاشم قرمز شدن و میلرزن.
سوهو:(باگریه)میشه میز رو از رو پام وردای سنگینه نمی تونم ور دارم.
تا دیدمش گریم گرفت سریع میز رو از رو پاش ورداشتم و خودشم بقل کردم گذاشتمش رو مبل.
کوک:(با گریه)چت شده خوبی جاییت درد نمی کنه؟عشقم بگو که خوبی.
سوهو:(با گریه)خوبم فقط دستم و پاهام درد می کنه.
جونگ کوک:العان زنگ می زنم جینا بیاد که سریع تر بریم.
توی سونوگرافی:
چهار ماه گذشته و حال سوهو ی بد و بد و بدتر میشه.قرار شده این هفته پیش سوهو بمونم خیلی دلم براش تنگ شده گفتم جینا هم بره خونه ی خودشون.وقتی سوهو رو می بینم دست خودم نیست گریم می گیره هی.رفتم خونه تا در باز شد یهو عشقم پرید بقلم .
از زبان سوهو:
بالاخره اومد خونه تو چهار ماه خیلی شکمم گنده شده کوک هم هروقت منو میبینه سرشو میزاره رو شکمم و به زربان قلب ما دوتا گوش میده.
فردا با جینا قراره بریم برای تائین جنسیت فندوق.
فردا:
از خواب که پاشدم دیدم کوک بقلم کرده و خوابیده(مثل همیشه لخت مادر زاد)پاشدم دیدم همه چی رو اماده کرده و خودش برام یه لباس تا کرده گذاشته پایین تخت.پاشدم پوشیدمش.(اسلاید ۲) از پله ها اروم اروم رفتم پایین صبحونه رو اماده کردم گذاشتم روی میز .اومدم بیشنم رو یه صندلی که میز برگشت رو پام و یکی از لیوان های خالی افتاد رو دستم و شکست انقدر درد داشت که گریم گرفت.
سوهو:(با صدای بغض الود)جانگ کوک
سوهو:کوک توروخدا بیا پایین
از زبان جانگ کوک:
صدای شکستن تقلای ی سوهو داشت قلبم میوفتاد تو دهنم ترسیدم نکنه سوهو چیزیش شده سریع رفتم پتیین دیدم داره گریه می کنه دستاش پر خونه پاهاشم قرمز شدن و میلرزن.
سوهو:(باگریه)میشه میز رو از رو پام وردای سنگینه نمی تونم ور دارم.
تا دیدمش گریم گرفت سریع میز رو از رو پاش ورداشتم و خودشم بقل کردم گذاشتمش رو مبل.
کوک:(با گریه)چت شده خوبی جاییت درد نمی کنه؟عشقم بگو که خوبی.
سوهو:(با گریه)خوبم فقط دستم و پاهام درد می کنه.
جونگ کوک:العان زنگ می زنم جینا بیاد که سریع تر بریم.
توی سونوگرافی:
۵۸.۱k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.