پارت ۳۷ توسط آپ پاک شده و دوباره به اشتراک گذاشته شد
پارت ۳۷ توسط آپ پاک شده و دوباره به اشتراک گذاشته شد
صبحانه رو خوردم و رفتم تو اتاقم یه چند ساعتی بود داشتم تو گوشیم میچرخیدم که در اتاق باز شد... تهیونگ ویو:
امشب بابا گفت بریم خونشون وقتی از ا.ت خواستم عصر کیک درست کنیم کلی ذوق کرد ولی وقتی گفت امریکا با اون یارو دوستش کیک درست میکردنو اینا خوشم نیومد یکی نیس بگه دختر ....
دختر اخه تورو چه به این کاراااا هعی چپ میره راست میاد جک جک میکنه
همینجوری تو فکر بودم که کنجکاو شدم ببینم داره چیکار میکنه حوصله ام سر رفته بود
. ـ برم یکم اذیتش کنم
اجوما: چیزی گفتین؟
ــ نه تو به کارت برس
رفتم بالا و دراتاقشو باز کردم
ـــ هوشششش این درو گذاشتن در بزنی بیای تو
خوش ندارم در بزنم
ــــ لات شدیاا
به حرفش اهمیت ندادم و رو تخت دراز کشیدم
یااا چرا اینجا دراز کشیدی
ــ دوس دارم
صبحانه رو خوردم و رفتم تو اتاقم یه چند ساعتی بود داشتم تو گوشیم میچرخیدم که در اتاق باز شد... تهیونگ ویو:
امشب بابا گفت بریم خونشون وقتی از ا.ت خواستم عصر کیک درست کنیم کلی ذوق کرد ولی وقتی گفت امریکا با اون یارو دوستش کیک درست میکردنو اینا خوشم نیومد یکی نیس بگه دختر ....
دختر اخه تورو چه به این کاراااا هعی چپ میره راست میاد جک جک میکنه
همینجوری تو فکر بودم که کنجکاو شدم ببینم داره چیکار میکنه حوصله ام سر رفته بود
. ـ برم یکم اذیتش کنم
اجوما: چیزی گفتین؟
ــ نه تو به کارت برس
رفتم بالا و دراتاقشو باز کردم
ـــ هوشششش این درو گذاشتن در بزنی بیای تو
خوش ندارم در بزنم
ــــ لات شدیاا
به حرفش اهمیت ندادم و رو تخت دراز کشیدم
یااا چرا اینجا دراز کشیدی
ــ دوس دارم
۵۱۷
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.