فرعون میدانست اصل ماجرا چیست،نگرفت بخوابد بلکه دست به دعا
فرعون میدانست اصل ماجرا چیست،نگرفت بخوابد بلکه دست به دعا برداشت و دعایش مستجاب شد ...
چرا ما برای امرفرج ونیز زیارت اربعین دعا کنیم ومستجاب نشود؟
در مقابل گناه دست به دعا بردارید!
هنگامی که زلیخا به یوسف(علیه السلام) می گوید:
یا کام می دهی یا به کشتنت خواهم داد و خون تو را خواهم ریخت. حضرت یوسف(علیه السلام) دست به دعا برمی دارد و عرض می کند:
«رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِن؛
پروردگارا! زندان برای من، از آنچه که این زن ها دارند مرا به سوی آن دعوت می کنند، بهتر است. خدایا! مرا به زندان بفرست و به چنگال این زن ها گرفتار نکن.»
از حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده است: «چون برادران یوسف، او را در چاه افکندند، جبرئیل(علیه السلام) نزد حضرت یوسف(علیه السلام) آمد و گفت: در چاه چه می کنی، ای پسر؟!
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: برادرانم مرا در این چاه افکندند.
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: دوست داری که از چاه بیرون بیایی؟
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: این امر به مشیت خداوند عزّوجلّ بستگی دارد؛ اگر خدا بخواهد، مرا بیرون خواهد آورد.
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: خداوند می فرماید: «با این دعا مرا بخوان تا تو را از چاه بیرون آورم!
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: آن دعا کدام است؟
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: بگو:
«ِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِمَّا أَنَا فِیهِ فَرَجاً وَ مَخْرَجا؛
خدایا! بدان جهت از تو می خواهم که حمد از آن توست، معبودی جز تو نیست، صاحب نعمت و پدید آورنده آسمان ها و زمینی. ای صاحب جلالت و بزرگواری! که درود فرستی بر محمّد(صلی الله علیه وآله) وآل محمّد و برایم فرج گشایشی قرار دهی از آنچه من در آنم.»
پس کاروان آمد و او را بیرون آورد.»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📚الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدعاءش ۱۹۱۷
چرا ما برای امرفرج ونیز زیارت اربعین دعا کنیم ومستجاب نشود؟
در مقابل گناه دست به دعا بردارید!
هنگامی که زلیخا به یوسف(علیه السلام) می گوید:
یا کام می دهی یا به کشتنت خواهم داد و خون تو را خواهم ریخت. حضرت یوسف(علیه السلام) دست به دعا برمی دارد و عرض می کند:
«رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِن؛
پروردگارا! زندان برای من، از آنچه که این زن ها دارند مرا به سوی آن دعوت می کنند، بهتر است. خدایا! مرا به زندان بفرست و به چنگال این زن ها گرفتار نکن.»
از حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده است: «چون برادران یوسف، او را در چاه افکندند، جبرئیل(علیه السلام) نزد حضرت یوسف(علیه السلام) آمد و گفت: در چاه چه می کنی، ای پسر؟!
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: برادرانم مرا در این چاه افکندند.
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: دوست داری که از چاه بیرون بیایی؟
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: این امر به مشیت خداوند عزّوجلّ بستگی دارد؛ اگر خدا بخواهد، مرا بیرون خواهد آورد.
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: خداوند می فرماید: «با این دعا مرا بخوان تا تو را از چاه بیرون آورم!
حضرت یوسف(علیه السلام) فرمود: آن دعا کدام است؟
جبرئیل(علیه السلام) فرمود: بگو:
«ِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِمَّا أَنَا فِیهِ فَرَجاً وَ مَخْرَجا؛
خدایا! بدان جهت از تو می خواهم که حمد از آن توست، معبودی جز تو نیست، صاحب نعمت و پدید آورنده آسمان ها و زمینی. ای صاحب جلالت و بزرگواری! که درود فرستی بر محمّد(صلی الله علیه وآله) وآل محمّد و برایم فرج گشایشی قرار دهی از آنچه من در آنم.»
پس کاروان آمد و او را بیرون آورد.»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📚الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدعاءش ۱۹۱۷
۱.۰k
۲۵ آذر ۱۴۰۳