×ویو
×ویو
نیم ساعت بعد دیگه صدای ناله هاش که از روی درد بود نیومد بهش نگاه کردم خوابش برده بلندش کردم حوله رو دور بدن لختش پیچیدم و گذاشتمش روی تخت تا لباس براش لباس بیارم یه تیم تنه ی سفید با یه شلوارک ابی بهش پوشوندم (عکس میزارم) خودمم به لباس ابی پوشیدم
نیم ساعت بعد دیگه صدای ناله هاش که از روی درد بود نیومد بهش نگاه کردم خوابش برده بلندش کردم حوله رو دور بدن لختش پیچیدم و گذاشتمش روی تخت تا لباس براش لباس بیارم یه تیم تنه ی سفید با یه شلوارک ابی بهش پوشوندم (عکس میزارم) خودمم به لباس ابی پوشیدم
۱۸.۳k
۱۱ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.