♕در این بازی عشق و مرگ یکیست♕ پارت 17
ته هو جان جدت بیدارم نکن بزار واسه فردا شب من باید بخوابم.~حالا همچین میگه انگار هر شب داری این سگ تمرین میکنی+ته هو جانم دو بخشه خفه.. شو~اگر گذاشتم بخوابی +غلط کردم بزار بخوابم
~چون خیلی بخشنده میرم که راحت بخوابی.+لطف میکنی شب بخیر.
ساعت سه با صدای الارم از خواب نازم بیدار شدم.+خدا لعنتت کنه بزغاله. به سختی از جام بلند شدم رفتم طرف اینه.+حالا خدا کنه زیر چشمام گود نشد...+این منم؟
یکم چشامو باز بسته کردم. لبام خشک شده بود و رنگم زرد و زیر چشام گود افتاده بود.+بزغـــــــــــــاله عذابی علیم از سوی اسمان و پروردگار برای تو خواستارم.
سریع ماسکمو برداشتمو زدم(ماسک صورت منظوره)
چندی بعد:
+نزدیک بودا یکم دیگه گذشته بود حتما میموندن خدا بهم رحم کرد. ساعت سه ربعه پشمام دیرم شد. سریع رفتم و کوتاه ترین دوش عمرمو گرفتم. سریع یه لباس انتخاب کردم که اونجا میرم راحت باشم گذاشتمش روی تخت برای بعدا. موهامو خشک کردمو رفتم برای صبحانه یه قهوه برای خودم درست کردمو با یه کیک خوردمش. رفتم لباسو پوشیدمو یه ارایش لایتم کردم+اخه من قربون خودم برم که همه جوره گشنگم بزغاله فدات شه. لوازمم برداشتم برای اونجا اگه بر طی یک حادثه غیر منتظره ارایشم پاک شد اونجا دوباره میکاپ کنم. یه کوله هم برداشتم و چیزایی مثل گوشی، شارژر، هدفون، شکلات، کلید و چیزای بهداشتی برداشتم. کلید ماشینو از رو اپن برداشتمو رفتم +پیش به سوی بدبختی و فراتر از ان. سوار ماشین شدم. یه اهنگامو گذاشتم و شروع کردم همخونی کردن. از بچگی صدای خوبی داشتم و تو دنس هم ماهر بودم به خاطر تمرینای سخت بدنم انعطاف پذیر شده بود و میدونستم چجوری دستا و پاهامو با هم هماهنگ کنم برای همین دنسای سختو خیلی زود یاد میگرفتم. تو خیابون هیشکی نبود پس تا بندر ویراژ دادم. به بندر که رسیدم یکی از کشتی اومد پایین و گفت-اسم رمز؟+ها؟-میگم اسم رمز هییین نکنه تو پلیسی.+نه نه نه یه پنج دیقه دندون رو جیگر بزار تا بهت بگم. گوشیمو برداشتم که زنگ بزنم به بزغاله یعنی چی من زود بیدار شمو اون هنوز خواب باشه. شمارشو گرفتمو زنگ زدم بهش._الو(با صدای خواب الود)+سلام جناب جئون اِوا خاکبرسرم خواب بودین. ببخشید مزاحم شدما._تویی ببین به نفعته کارت مهم باشه وگرنه رسیدی اونجا زنده برنمیگردی.+نچ نچ نچ مثلا من خواستم مهربون باشمو حالا که خودت اینجوری خرف میزنی منم راحت حرفمو میگم._ بنال +ابله _جانم؟+الان درست شد ببین سعی کن همیشه همینجوری با ادب باشی._باشه تو خوب بگو چیکار داری؟+اها میگم اسم رمز چیه؟_مگه بهت نگفتم.+نه. تو از همون اول اسکل بودی._ببین من یه کاری میکنم که...+باشه باشه حالا اسم رمز چیه این نگهبانه داره با چشاش منو قورت میده
~چون خیلی بخشنده میرم که راحت بخوابی.+لطف میکنی شب بخیر.
ساعت سه با صدای الارم از خواب نازم بیدار شدم.+خدا لعنتت کنه بزغاله. به سختی از جام بلند شدم رفتم طرف اینه.+حالا خدا کنه زیر چشمام گود نشد...+این منم؟
یکم چشامو باز بسته کردم. لبام خشک شده بود و رنگم زرد و زیر چشام گود افتاده بود.+بزغـــــــــــــاله عذابی علیم از سوی اسمان و پروردگار برای تو خواستارم.
سریع ماسکمو برداشتمو زدم(ماسک صورت منظوره)
چندی بعد:
+نزدیک بودا یکم دیگه گذشته بود حتما میموندن خدا بهم رحم کرد. ساعت سه ربعه پشمام دیرم شد. سریع رفتم و کوتاه ترین دوش عمرمو گرفتم. سریع یه لباس انتخاب کردم که اونجا میرم راحت باشم گذاشتمش روی تخت برای بعدا. موهامو خشک کردمو رفتم برای صبحانه یه قهوه برای خودم درست کردمو با یه کیک خوردمش. رفتم لباسو پوشیدمو یه ارایش لایتم کردم+اخه من قربون خودم برم که همه جوره گشنگم بزغاله فدات شه. لوازمم برداشتم برای اونجا اگه بر طی یک حادثه غیر منتظره ارایشم پاک شد اونجا دوباره میکاپ کنم. یه کوله هم برداشتم و چیزایی مثل گوشی، شارژر، هدفون، شکلات، کلید و چیزای بهداشتی برداشتم. کلید ماشینو از رو اپن برداشتمو رفتم +پیش به سوی بدبختی و فراتر از ان. سوار ماشین شدم. یه اهنگامو گذاشتم و شروع کردم همخونی کردن. از بچگی صدای خوبی داشتم و تو دنس هم ماهر بودم به خاطر تمرینای سخت بدنم انعطاف پذیر شده بود و میدونستم چجوری دستا و پاهامو با هم هماهنگ کنم برای همین دنسای سختو خیلی زود یاد میگرفتم. تو خیابون هیشکی نبود پس تا بندر ویراژ دادم. به بندر که رسیدم یکی از کشتی اومد پایین و گفت-اسم رمز؟+ها؟-میگم اسم رمز هییین نکنه تو پلیسی.+نه نه نه یه پنج دیقه دندون رو جیگر بزار تا بهت بگم. گوشیمو برداشتم که زنگ بزنم به بزغاله یعنی چی من زود بیدار شمو اون هنوز خواب باشه. شمارشو گرفتمو زنگ زدم بهش._الو(با صدای خواب الود)+سلام جناب جئون اِوا خاکبرسرم خواب بودین. ببخشید مزاحم شدما._تویی ببین به نفعته کارت مهم باشه وگرنه رسیدی اونجا زنده برنمیگردی.+نچ نچ نچ مثلا من خواستم مهربون باشمو حالا که خودت اینجوری خرف میزنی منم راحت حرفمو میگم._ بنال +ابله _جانم؟+الان درست شد ببین سعی کن همیشه همینجوری با ادب باشی._باشه تو خوب بگو چیکار داری؟+اها میگم اسم رمز چیه؟_مگه بهت نگفتم.+نه. تو از همون اول اسکل بودی._ببین من یه کاری میکنم که...+باشه باشه حالا اسم رمز چیه این نگهبانه داره با چشاش منو قورت میده
۳.۳k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.