فیک عشق الکی پارت۷
ویو ته
گفتم:خب اگه واقعا می خوایش،باید بدون داد زدن و دعوا بهش بگی😁😁گفت:ینی چجوری؟گفتم :کمکت می کنم.گفت:چجوری؟گفتم:اول باید براش گل و شیرینی بگیری.بعدش امشب وقتی رفتی خونه تا درو باز کرد لبخند بزن.گل و شیرینی رو بگیر پشتت.رفتی تو گل و شیرینی رو بهش بده و بگو:معذرت می خوام.بعدش بوسش کن و و بگو:می بخشی؟بعدش بگو:من واقعا دوست دارم عزیزم.اینجوری می بخشتت.
ویو کوک
گفتم:واووووو.اما من این کاره نیستم هول می شم.گفت:ببین من پشت درم و دارم گوش میدم تو میتونی.گفتم:باشه😐.بعد رفتیم گل و شیرینی گرفتیم.تو گل فروشی تهیونگ پرسید:رنگ مورد علاقه ات چیه؟گفتم:نمی دونم ولی همیشه لباس بنفش میپوشه.تهیونگ گفت:خب پس گل بنفش می گیریم.گفتم:باش
ویو ات
گفتم:انا من بد بهش سیلی زدم.باید معذرت خواهی کنم.نمی دونم چجوری. آنا گفت:نظرت چیه براش شام درست کنی؟گفتم:باش.ولی جواب میده؟ آنا گفت: اون که میشه.اما بلدی چجوری رفتار کنی دیگه؟گفتم :آآآآ.... گفت:نه؟اکی من یه نقشه دارم.می تونیم من در قایم سم و از هندزفری بهش بگم چجوری رفتار کنی گفتم:باش😐
ویو کوک
شب شده بود کلی استرس داشتم پشت در بودم داشتم آماده می شدم.تهیونگ دید چه حالیم و گفت:تو می تونی کوکی اصن نگران نباش.گفتم:اگه سوتی بدم چی؟گفت: نمیدی هرچی بگی سوتی میدم استرست بیشتر میشه.گفتم:الان دیگه زنگو بزنم؟گفت:بزن.زنگو زدم.تهیونگ رفت قایم شد.ات یهو درو باز کرد.لبخند زدم.گفتم سلام.ات هم گفت:سلام.رفتم تو . گل و شیرینی رو گرفتم جلوش.گفتم:منو می بخشی؟بعد گونشو بوس کردم و گفتم:آره؟ات گل و شیرینی رو گرفت.گفت:آره!می بخشمت.بعد گفت:توام منو می بخشی؟بعد بوسم کرد. گفتم:آره عزیزم.گفت:راستش،منم عاشقتم.زبونم بند اومد.گفتم:منم همین طور!یهو ات پرید بغلم.گفت: برات شام درست کردم.گفتم:آخ جون!بعد محکم بغلش کردم.بعد رفتیم شام خوردیم.گفتم:واوو چقدر خوب شده!گفت:مرسی.
لایک=پارت بعد
راستی این پارت زیاد شد چون کم فیک گذاشتم این چند وقت.یادتون نره فالو کنید که تا ببینم بک میدم💜
گفتم:خب اگه واقعا می خوایش،باید بدون داد زدن و دعوا بهش بگی😁😁گفت:ینی چجوری؟گفتم :کمکت می کنم.گفت:چجوری؟گفتم:اول باید براش گل و شیرینی بگیری.بعدش امشب وقتی رفتی خونه تا درو باز کرد لبخند بزن.گل و شیرینی رو بگیر پشتت.رفتی تو گل و شیرینی رو بهش بده و بگو:معذرت می خوام.بعدش بوسش کن و و بگو:می بخشی؟بعدش بگو:من واقعا دوست دارم عزیزم.اینجوری می بخشتت.
ویو کوک
گفتم:واووووو.اما من این کاره نیستم هول می شم.گفت:ببین من پشت درم و دارم گوش میدم تو میتونی.گفتم:باشه😐.بعد رفتیم گل و شیرینی گرفتیم.تو گل فروشی تهیونگ پرسید:رنگ مورد علاقه ات چیه؟گفتم:نمی دونم ولی همیشه لباس بنفش میپوشه.تهیونگ گفت:خب پس گل بنفش می گیریم.گفتم:باش
ویو ات
گفتم:انا من بد بهش سیلی زدم.باید معذرت خواهی کنم.نمی دونم چجوری. آنا گفت:نظرت چیه براش شام درست کنی؟گفتم:باش.ولی جواب میده؟ آنا گفت: اون که میشه.اما بلدی چجوری رفتار کنی دیگه؟گفتم :آآآآ.... گفت:نه؟اکی من یه نقشه دارم.می تونیم من در قایم سم و از هندزفری بهش بگم چجوری رفتار کنی گفتم:باش😐
ویو کوک
شب شده بود کلی استرس داشتم پشت در بودم داشتم آماده می شدم.تهیونگ دید چه حالیم و گفت:تو می تونی کوکی اصن نگران نباش.گفتم:اگه سوتی بدم چی؟گفت: نمیدی هرچی بگی سوتی میدم استرست بیشتر میشه.گفتم:الان دیگه زنگو بزنم؟گفت:بزن.زنگو زدم.تهیونگ رفت قایم شد.ات یهو درو باز کرد.لبخند زدم.گفتم سلام.ات هم گفت:سلام.رفتم تو . گل و شیرینی رو گرفتم جلوش.گفتم:منو می بخشی؟بعد گونشو بوس کردم و گفتم:آره؟ات گل و شیرینی رو گرفت.گفت:آره!می بخشمت.بعد گفت:توام منو می بخشی؟بعد بوسم کرد. گفتم:آره عزیزم.گفت:راستش،منم عاشقتم.زبونم بند اومد.گفتم:منم همین طور!یهو ات پرید بغلم.گفت: برات شام درست کردم.گفتم:آخ جون!بعد محکم بغلش کردم.بعد رفتیم شام خوردیم.گفتم:واوو چقدر خوب شده!گفت:مرسی.
لایک=پارت بعد
راستی این پارت زیاد شد چون کم فیک گذاشتم این چند وقت.یادتون نره فالو کنید که تا ببینم بک میدم💜
۳.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.