پارت5🖤music love
یونا ویو:
یونا: دستمو گرفت و تا میتونست منو چسبوند به خودش عرق کرده بود و اون موهای جذابش خیس شده بود
ته:بیبی بریم خونه؟
یونا:نهههههه نریم خونه غلط کردم گفتم
ته:ولی بیبی فک کنم فهمیدی میخوامت
یونا:نهههههههههه تهیونگ نه
ته: بیبی یادت رفته قراره تنبیه شی؟
یونا:دستشو گذاشت رو سینم سریع کشیدم کنار زشت بود جلوی همکاراش ولی همکاراشم بهتر از اون نبودن زن همکارای ته هم خیلی مست بودن و داشتن با هم کارای بدی میکردن حس میکردم فقط من این وسط سر عقلم اعصابم خورد شد تهیونگ خودش اینهمه خورده این زنا هم اینهمه خوردن دارن حال میکنن اونوقت من نباید بخورم و هوشیار باشم و نزارم تهیونگ کاری انجام بده سریع خودمو از تهیونگ جدا کردم و رفتم یه بطری کامل ویسکی خوردم کم کم مست شدم حالم خوب نبود اونجا گرم بود احساس خستگی میکردم به زور تهیونگ پیدا کردم تهیونگ خمار نشسته بود و با ناراحتی به همکاراش و زناشون نگاه میکرد که کارای بد میکردن سریع رفتم نشستم رو پاش قشنگ میشد عضوش که بزرگ شده رو حس کرد تهیونگ تا منو دید چشاش برق زد لبای همو خیس میبوسیدیم
یونا:یه هو صدای جیغ بلندی شنیدم دقیقا کنارمون همکار ته و زنش کنده بودم و داشتن......
یونا:حسودیم شد اشکام جاری شد نمیدونم چرا ولی خب حالم دست خودم نبود انگار احساساتم قاطی شده بودن همینطور گریه میکردم
ته:بیبی چرا گریه میکنی
یونا:هق... هق... منم... هق.... میخوام ددی
ته:بیبی گریه نداره
یونا:بلندم کرد برد یکی از اتاقای عمارت
ته:یونا تنبیهی
یونا:چرااا
ته:لباست خیلی بازه سینه هات خیلی جلوه میکنه
یونا:ن.... میخواستم حرف بزنم که ته سمت سینه هام حمله ور شد
ته:اومممم بالشت نرم و خوشمزه شکلات من
یونا:آههههه بدو دیگه بدو تههههه
ته:هوم چیکار کنم
یونا:اههه تهههه اعصابمو خورد نکن
ته: باشه بیبی(خنده شیطانی)
یونا:کرد توم انقد مست بودم اصلا دردش مهم نبود فقط هی زر میزدم
ته:اوممم بیبی مگه دیشب جرت ندادم چرا انقد تنگییییی اهههههههه
یونا:بدو ددیییییی
یونا:ضربه های محکم میزد دردم میومد ولی فقط توی اون حال مستی لذت داشت
ته:بیبی دارم میام
یونا:اههه نه نیا ته نههه
ته:بیبی لطفا
یونا:ته اگر بیای میرم همین الان
ته:خودمو به زور نگه داشتم
یونا:من هنوز نشدم ته اهههه تند تر
ته:بیبی میشه بیام حالم خوب نیس
یونا:نه ته
ته:اههههههه بیبی
یونا:تهیونگگگگگگ
ته: بیبی بزار بیام نمیتونم نگهش دارم
یونا:ددی ته بیا
ته:اههههههه
یونا:من هنوز نشدم ددی
یونا:جای حساسمو پیدا کرد و انقد ضربه زد تا منم اومدم
ته:بازم میخوام
یونا:بریم ددی
ته:افرین گرل خوبی باش
یونا:ددی میخوامت
ته:هوم منم
یونا:دوباره کرد توم اهههه تو اوج بودم ددی دارم میام
ته:منم
یونا:بلخره با هم کام کردیم
ته:بیبی ۱۰دور باید زیرم باشی
یونا:تا ساعت۶ ادامه داشت
ادامه دارد.....
لایک
کامنت فالو
به خاطر ویو که خوب بود گذاشتم این پارتو
خیلی اسمات شد از پارت بعد یکم از اسمات میکشیم بیرون
باییی
یونا: دستمو گرفت و تا میتونست منو چسبوند به خودش عرق کرده بود و اون موهای جذابش خیس شده بود
ته:بیبی بریم خونه؟
یونا:نهههههه نریم خونه غلط کردم گفتم
ته:ولی بیبی فک کنم فهمیدی میخوامت
یونا:نهههههههههه تهیونگ نه
ته: بیبی یادت رفته قراره تنبیه شی؟
یونا:دستشو گذاشت رو سینم سریع کشیدم کنار زشت بود جلوی همکاراش ولی همکاراشم بهتر از اون نبودن زن همکارای ته هم خیلی مست بودن و داشتن با هم کارای بدی میکردن حس میکردم فقط من این وسط سر عقلم اعصابم خورد شد تهیونگ خودش اینهمه خورده این زنا هم اینهمه خوردن دارن حال میکنن اونوقت من نباید بخورم و هوشیار باشم و نزارم تهیونگ کاری انجام بده سریع خودمو از تهیونگ جدا کردم و رفتم یه بطری کامل ویسکی خوردم کم کم مست شدم حالم خوب نبود اونجا گرم بود احساس خستگی میکردم به زور تهیونگ پیدا کردم تهیونگ خمار نشسته بود و با ناراحتی به همکاراش و زناشون نگاه میکرد که کارای بد میکردن سریع رفتم نشستم رو پاش قشنگ میشد عضوش که بزرگ شده رو حس کرد تهیونگ تا منو دید چشاش برق زد لبای همو خیس میبوسیدیم
یونا:یه هو صدای جیغ بلندی شنیدم دقیقا کنارمون همکار ته و زنش کنده بودم و داشتن......
یونا:حسودیم شد اشکام جاری شد نمیدونم چرا ولی خب حالم دست خودم نبود انگار احساساتم قاطی شده بودن همینطور گریه میکردم
ته:بیبی چرا گریه میکنی
یونا:هق... هق... منم... هق.... میخوام ددی
ته:بیبی گریه نداره
یونا:بلندم کرد برد یکی از اتاقای عمارت
ته:یونا تنبیهی
یونا:چرااا
ته:لباست خیلی بازه سینه هات خیلی جلوه میکنه
یونا:ن.... میخواستم حرف بزنم که ته سمت سینه هام حمله ور شد
ته:اومممم بالشت نرم و خوشمزه شکلات من
یونا:آههههه بدو دیگه بدو تههههه
ته:هوم چیکار کنم
یونا:اههه تهههه اعصابمو خورد نکن
ته: باشه بیبی(خنده شیطانی)
یونا:کرد توم انقد مست بودم اصلا دردش مهم نبود فقط هی زر میزدم
ته:اوممم بیبی مگه دیشب جرت ندادم چرا انقد تنگییییی اهههههههه
یونا:بدو ددیییییی
یونا:ضربه های محکم میزد دردم میومد ولی فقط توی اون حال مستی لذت داشت
ته:بیبی دارم میام
یونا:اههه نه نیا ته نههه
ته:بیبی لطفا
یونا:ته اگر بیای میرم همین الان
ته:خودمو به زور نگه داشتم
یونا:من هنوز نشدم ته اهههه تند تر
ته:بیبی میشه بیام حالم خوب نیس
یونا:نه ته
ته:اههههههه بیبی
یونا:تهیونگگگگگگ
ته: بیبی بزار بیام نمیتونم نگهش دارم
یونا:ددی ته بیا
ته:اههههههه
یونا:من هنوز نشدم ددی
یونا:جای حساسمو پیدا کرد و انقد ضربه زد تا منم اومدم
ته:بازم میخوام
یونا:بریم ددی
ته:افرین گرل خوبی باش
یونا:ددی میخوامت
ته:هوم منم
یونا:دوباره کرد توم اهههه تو اوج بودم ددی دارم میام
ته:منم
یونا:بلخره با هم کام کردیم
ته:بیبی ۱۰دور باید زیرم باشی
یونا:تا ساعت۶ ادامه داشت
ادامه دارد.....
لایک
کامنت فالو
به خاطر ویو که خوب بود گذاشتم این پارتو
خیلی اسمات شد از پارت بعد یکم از اسمات میکشیم بیرون
باییی
۴۶.۵k
۱۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.