(پارت۶)
(پارت۶)
_: خب ما همینو بر میداریم
=: باشه جناب
: ددی اون لباسه رو برا خودت قشنگه برو بپوشش
_: هعی شروع کردی باز
: ددی خوشگله
_: باشه
(_رفت لباسو بپوشه)
(=هم داشت میرفت لباس رو بده ب_ که رفت جلوش و گفت)
: ااا این کوچیکه
=: نه عزیزم سایزش خوبه تازه بزرگم هست
: هی هرزه من هر شب میبینمش
=: چی
:(نیش خند)
: دو سایز بزرگ تر بیار
(رفت اورد)
=: بیا
( رفت پیش _)
: ددی
_: جونم
: بیا
_: مرسی
:(لبخند)
(بعد_لباسو پوشید)
_: خب عزیزم چطورع
: ووواااوووو ددی(ددی رو اروم گفت) خیلی خوبه
_: اوم باشه پس اینم بر میداریم
: باشه
(رفتن حساب کردن)
=: اا جناب
_: بله
=: این کارت اینجاست کار داشتین زنگ بزنین
: ببخشید شوهرم با شما کاری نداره (کارتو پاره کرد)
=: من با شما نبودم ک شما جواب میدین
_: اوم اینجا واسسادی هرزه بازی میکنی ک یکی بیاد بکنتت جنده
=: وااا ایش
(رفتن)
: ددی اونجارو ب.. بستی میخام
_: اوم من کی شدم شوهر شما
: ااا خب چیزه ععع اون لباسه رو
_: هی کوچولو با تو ام(دست رو گرفت)
: ددی تو شورم بودی
_: اوهم جالبه
: خب حالا بستنی میخام
_: نه
: بابایی
_: نه
_: بریم اونجا
: باشه(ناراحت)
(رفتن و)
: هاااااواااااوووو
_: خب حالا بستی یا اینجا
: خب معلومه اینجا
_: خب چی میخای
: اممم ازون ناخن مصنوعیا عه اون یکیشم میخا واو اونو ببین اونم میخام
_: خب از هر کدوم یکی بردار
: اوم عه اونو ببین وای اون لاکارو یبین بابایی
_:(خنده زیر لبی)
(بعدش کلی هم دیگه خرید)
: ددی هنوزم بس
_: بستی نمیخرم
: باشه(بغض)
(حمایت کنیدددد کامنتتتتتت)
_: خب ما همینو بر میداریم
=: باشه جناب
: ددی اون لباسه رو برا خودت قشنگه برو بپوشش
_: هعی شروع کردی باز
: ددی خوشگله
_: باشه
(_رفت لباسو بپوشه)
(=هم داشت میرفت لباس رو بده ب_ که رفت جلوش و گفت)
: ااا این کوچیکه
=: نه عزیزم سایزش خوبه تازه بزرگم هست
: هی هرزه من هر شب میبینمش
=: چی
:(نیش خند)
: دو سایز بزرگ تر بیار
(رفت اورد)
=: بیا
( رفت پیش _)
: ددی
_: جونم
: بیا
_: مرسی
:(لبخند)
(بعد_لباسو پوشید)
_: خب عزیزم چطورع
: ووواااوووو ددی(ددی رو اروم گفت) خیلی خوبه
_: اوم باشه پس اینم بر میداریم
: باشه
(رفتن حساب کردن)
=: اا جناب
_: بله
=: این کارت اینجاست کار داشتین زنگ بزنین
: ببخشید شوهرم با شما کاری نداره (کارتو پاره کرد)
=: من با شما نبودم ک شما جواب میدین
_: اوم اینجا واسسادی هرزه بازی میکنی ک یکی بیاد بکنتت جنده
=: وااا ایش
(رفتن)
: ددی اونجارو ب.. بستی میخام
_: اوم من کی شدم شوهر شما
: ااا خب چیزه ععع اون لباسه رو
_: هی کوچولو با تو ام(دست رو گرفت)
: ددی تو شورم بودی
_: اوهم جالبه
: خب حالا بستنی میخام
_: نه
: بابایی
_: نه
_: بریم اونجا
: باشه(ناراحت)
(رفتن و)
: هاااااواااااوووو
_: خب حالا بستی یا اینجا
: خب معلومه اینجا
_: خب چی میخای
: اممم ازون ناخن مصنوعیا عه اون یکیشم میخا واو اونو ببین اونم میخام
_: خب از هر کدوم یکی بردار
: اوم عه اونو ببین وای اون لاکارو یبین بابایی
_:(خنده زیر لبی)
(بعدش کلی هم دیگه خرید)
: ددی هنوزم بس
_: بستی نمیخرم
: باشه(بغض)
(حمایت کنیدددد کامنتتتتتت)
۹.۸k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.