نامجون هم از لبای جین دل کند
نامجون هم از لبای جین دل کند
جین میخواست پاشه اما نامجون دستشو دور کمر اون انداخت نذاشت بلند شه
جین : بذار برم
نامجون : نمیشه چندبار بگم تو مال منی
جین : خیلی بدی (کیوت)
نامجون : چون نمیزارم بری?
جین : نه چون باعث میشی قلبم تند بزنه
نامجون : (بچه خوشکش زده)
جین سرشو روی گردن نامجون گذاشت و فشار داد
نامجون : پس باید تا ابد اسیر خودم باشی
جین : ....
نامجون : دیگه هم بهم نگو ازم متنفری
جین : باشه
نامجون : بریم بخوابیم
جین سرشو برداشت و به چهره نامجون خیره شد
جین : باشه
نامجون:(لبخند چال گونه یی)
جین :[*خنده هاشم قشنگه لامصب]
نامجون جینو به حالت استایل بغل کرد و برد توی اتاق خودش و روی تخت گذاشتش
نامجون : امشب باید ناله کنی بیبی
جین : ....
نامجون : فقط لباستو دربیار خودم بقیه کارا رو میکنم
......
ادامه دارد
شرط پارت بعدی 2 تا لایک و 2 تا نظر
جین میخواست پاشه اما نامجون دستشو دور کمر اون انداخت نذاشت بلند شه
جین : بذار برم
نامجون : نمیشه چندبار بگم تو مال منی
جین : خیلی بدی (کیوت)
نامجون : چون نمیزارم بری?
جین : نه چون باعث میشی قلبم تند بزنه
نامجون : (بچه خوشکش زده)
جین سرشو روی گردن نامجون گذاشت و فشار داد
نامجون : پس باید تا ابد اسیر خودم باشی
جین : ....
نامجون : دیگه هم بهم نگو ازم متنفری
جین : باشه
نامجون : بریم بخوابیم
جین سرشو برداشت و به چهره نامجون خیره شد
جین : باشه
نامجون:(لبخند چال گونه یی)
جین :[*خنده هاشم قشنگه لامصب]
نامجون جینو به حالت استایل بغل کرد و برد توی اتاق خودش و روی تخت گذاشتش
نامجون : امشب باید ناله کنی بیبی
جین : ....
نامجون : فقط لباستو دربیار خودم بقیه کارا رو میکنم
......
ادامه دارد
شرط پارت بعدی 2 تا لایک و 2 تا نظر
۲۹۱
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.