p:4
p:4
-ویو ا.ت-
با نگاه کردن به دوربین چیزی دستگیرمون نشد چون اصلا فیلمی ضبط نشده بود ،چون اون کسی که تونسته بود چنین کاری بکنه قطعا اولین کاری که کرده از کار انداختن دوربینا بوده
اینطوری کار سخت تر میشد
تهیونگ از عصبانیت رگ گردنش متورم شده بود و اخماش تو هم رفته بود
نمیدونم کار درستی کردم یا نه
دستم رو روی دستش گذاشتم و گفتم:
_نگران نباش کیم،پیداش میکنیم
تهیونگ نیم نگاهی بهم انداخت و بعد نگاهش به دستامون افتاد..
حس عجیبی گرفتم از نگاهش
سریع دستم رو عقب کشیدم و خودم رو به اون راه زدم
تهیونگ با خونسردی گفت:من به این راحتی ازش نمیگذرم
فقط بره دعا کنه پیداش نکنم..
پیداش که کنم قطعا نمیکشمش.. کاری میکنم هزاران بار آرزوی مرگ کنه ؛ولی به آرزوش نرسونمش
تمام مدت که این حرفارو میگفت نگاهش روی من بود
اخم ظریفی روی صورتم نشست
یعنی هنوز باور نکرده بود که کار منه؟
الان سرش داغ بود..
یعنی فکر هم نمیکرد که من توی این سرعت چجوری میخاستم اینکارو کنم؟
-ویو ا.ت-
با نگاه کردن به دوربین چیزی دستگیرمون نشد چون اصلا فیلمی ضبط نشده بود ،چون اون کسی که تونسته بود چنین کاری بکنه قطعا اولین کاری که کرده از کار انداختن دوربینا بوده
اینطوری کار سخت تر میشد
تهیونگ از عصبانیت رگ گردنش متورم شده بود و اخماش تو هم رفته بود
نمیدونم کار درستی کردم یا نه
دستم رو روی دستش گذاشتم و گفتم:
_نگران نباش کیم،پیداش میکنیم
تهیونگ نیم نگاهی بهم انداخت و بعد نگاهش به دستامون افتاد..
حس عجیبی گرفتم از نگاهش
سریع دستم رو عقب کشیدم و خودم رو به اون راه زدم
تهیونگ با خونسردی گفت:من به این راحتی ازش نمیگذرم
فقط بره دعا کنه پیداش نکنم..
پیداش که کنم قطعا نمیکشمش.. کاری میکنم هزاران بار آرزوی مرگ کنه ؛ولی به آرزوش نرسونمش
تمام مدت که این حرفارو میگفت نگاهش روی من بود
اخم ظریفی روی صورتم نشست
یعنی هنوز باور نکرده بود که کار منه؟
الان سرش داغ بود..
یعنی فکر هم نمیکرد که من توی این سرعت چجوری میخاستم اینکارو کنم؟
۱.۷k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.