پارت²
پارت²
ا/ت: عجب تصادفی، تو واقعا منو یادت نیست آقای جئون جونگ کوک؟
کوک:بله؟ متوجه نشدم!
ا/ت: ما مگه باهم کات نکرده بودیم؟
ویو کوک
به فکر فرو رفتم ولی چیزی یادم نیومد...
کوک: من هیچ خاطره ای با شما ندارم
ا/ت: کوک ما باهم ۳ سال رابطه داشتیم چطور یادت نیست؟؟؟ انقدر خودتو به ندوستن نزن حالا هم گمشو برو(دخترم عصبانیه)
ویو ا/ت
خونه رفتم و حموم کردم...
همه ی خاطراتم با اون عوضی دوباره انگار زنده شدن خیلی حس بدی دارم.
مامانم اومد روی مبل نشست .
مام: بیا اینجا بشین ببینم
ویو ا/ت
رفتم نشستم روی مبل و میدونم که قراره سرمو بخوره..
مام: آفرین دختر گلم از خودت ترشی بساز آفرین
ا/ت: مامااان
مام: چیه؟(بلند)
ا/ت: گشنمه
مام: خب برو یچی کوفت کن دیگ اون همه زحمت کشیدم برات آدم پیدا کردم بعد تو همچی رو خراب میکنی...
ویو ا/ت
شام خوردم و تو اتاقم رفتم روی مبل دراز کشیدم و شروع به رمان خوندن کردم...
ویو مامانش
《سلام پسرم میدونم ناراحت شدی
ا/ت تو رو اشتباه با یه نفر دیگه گرفته بود
ا/ت از کارش خیلی پشیمونه و میخواد دوباره باهم قرار بزارین قبول میکنی دیگه آره پسرکم؟》
:این پیغام برای جئون جونگکوک فرستاده شد"
مام: یس
ویو کوک
گوشیمو روشن کردم دیدم که دوباره اون خانومه پیام داده پیامشو خوندم دودل موندم آره بگم یا نه....
[عشقام لایک و فالو فراموش نشه🤍]
پارت اولی کم شد ولی تو پارت دومی جبران کردم✨️
ا/ت: عجب تصادفی، تو واقعا منو یادت نیست آقای جئون جونگ کوک؟
کوک:بله؟ متوجه نشدم!
ا/ت: ما مگه باهم کات نکرده بودیم؟
ویو کوک
به فکر فرو رفتم ولی چیزی یادم نیومد...
کوک: من هیچ خاطره ای با شما ندارم
ا/ت: کوک ما باهم ۳ سال رابطه داشتیم چطور یادت نیست؟؟؟ انقدر خودتو به ندوستن نزن حالا هم گمشو برو(دخترم عصبانیه)
ویو ا/ت
خونه رفتم و حموم کردم...
همه ی خاطراتم با اون عوضی دوباره انگار زنده شدن خیلی حس بدی دارم.
مامانم اومد روی مبل نشست .
مام: بیا اینجا بشین ببینم
ویو ا/ت
رفتم نشستم روی مبل و میدونم که قراره سرمو بخوره..
مام: آفرین دختر گلم از خودت ترشی بساز آفرین
ا/ت: مامااان
مام: چیه؟(بلند)
ا/ت: گشنمه
مام: خب برو یچی کوفت کن دیگ اون همه زحمت کشیدم برات آدم پیدا کردم بعد تو همچی رو خراب میکنی...
ویو ا/ت
شام خوردم و تو اتاقم رفتم روی مبل دراز کشیدم و شروع به رمان خوندن کردم...
ویو مامانش
《سلام پسرم میدونم ناراحت شدی
ا/ت تو رو اشتباه با یه نفر دیگه گرفته بود
ا/ت از کارش خیلی پشیمونه و میخواد دوباره باهم قرار بزارین قبول میکنی دیگه آره پسرکم؟》
:این پیغام برای جئون جونگکوک فرستاده شد"
مام: یس
ویو کوک
گوشیمو روشن کردم دیدم که دوباره اون خانومه پیام داده پیامشو خوندم دودل موندم آره بگم یا نه....
[عشقام لایک و فالو فراموش نشه🤍]
پارت اولی کم شد ولی تو پارت دومی جبران کردم✨️
۳۶۹
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.