پارت ...۳۳
دقیقن اون چیزی که انتظارمون نبود رو از دهنش شنیدم آنقدری شنیدن این کلمه ها از زبونش برام دردناک بود نمیتونستم تکونی بخورم ... یعنی همه چی تقصیر من بود اگه دیگه بهشون نیاد چی حرفاش تو ذهنم اکو میشد
~متاسفم خانم چوی در حال حاضر هوشیار نیستن و وضعیت جسمانی خوبی ندارن اون طوری که گزارش شده بر خورد با کامیون باعث شکسته شدن ناحیه ای از کمرش شده فقط میتونم بگم الان در کما هستن و احتمال زنده بودنش فقط ۲۰در صد هستش ... ولی امیدوارم هر چی سری تر خاشون خوب بشه ...~
شوکه از همه جا خدای من احساس عذاب وجدان میکنم ... درسته تقصیر کنه اگه بمیره چی بلافاصله مادرش بعد. از شنیدن این منبع از حال رفت ... چطور میتونن دخترشون رو قربانی یه اتفاق بکنن ...
شوکه به طرف پارک کنار بیمارستان حرکت کردم کجا برم اگه بهوش میاد مین جو مین جو لطفا بهشون بیا خواهش می کنم ... با نشستن دستی رو شونم سرم رو به طرف چپ کردم درسته تهیونگ بود بعضی وقتا بهترین همدم بود برام میتونستم غم ها ی دلم رو بریزم بیرون درسته در ظاهر به تهیونگ مغروره ولی واقعن دلش پاکه مثل آب زولاله
جیمین :تهیونگ الان چی میشه بنظرت مین جو خوب میشه ... همش تقصیر کنه واقعن من نمیدونم چیکار کنم
تهیونگ : میدونم واقعن اتفاق شوکه کننده ای بود واقعن الان تو شوکم و خیلی هم ناراحتم شاید باهم لج بودیم ولی من مین جو رو به عنوان خواهرم دوستش دارم ...
فقط امیدوارم منو خاله رو پدرش رو ببخشه
جیمین :و همین طور منو ...
~متاسفم خانم چوی در حال حاضر هوشیار نیستن و وضعیت جسمانی خوبی ندارن اون طوری که گزارش شده بر خورد با کامیون باعث شکسته شدن ناحیه ای از کمرش شده فقط میتونم بگم الان در کما هستن و احتمال زنده بودنش فقط ۲۰در صد هستش ... ولی امیدوارم هر چی سری تر خاشون خوب بشه ...~
شوکه از همه جا خدای من احساس عذاب وجدان میکنم ... درسته تقصیر کنه اگه بمیره چی بلافاصله مادرش بعد. از شنیدن این منبع از حال رفت ... چطور میتونن دخترشون رو قربانی یه اتفاق بکنن ...
شوکه به طرف پارک کنار بیمارستان حرکت کردم کجا برم اگه بهوش میاد مین جو مین جو لطفا بهشون بیا خواهش می کنم ... با نشستن دستی رو شونم سرم رو به طرف چپ کردم درسته تهیونگ بود بعضی وقتا بهترین همدم بود برام میتونستم غم ها ی دلم رو بریزم بیرون درسته در ظاهر به تهیونگ مغروره ولی واقعن دلش پاکه مثل آب زولاله
جیمین :تهیونگ الان چی میشه بنظرت مین جو خوب میشه ... همش تقصیر کنه واقعن من نمیدونم چیکار کنم
تهیونگ : میدونم واقعن اتفاق شوکه کننده ای بود واقعن الان تو شوکم و خیلی هم ناراحتم شاید باهم لج بودیم ولی من مین جو رو به عنوان خواهرم دوستش دارم ...
فقط امیدوارم منو خاله رو پدرش رو ببخشه
جیمین :و همین طور منو ...
۳۶.۵k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.