when it was mafia پارت دوم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
هر چقد گفت درو باز کنم باز نکردم و درو شکوند که همون موقع..........
صدای در اومد مامانم برگشت خونه
م/ت:من اومدم
ن/پ:ایندفعه مامانت برگشت ولی دفعه بعد کی میخواد نجاتت بده؟؟
ا/ت: گمشو
اون کثافت رفت و منم سریع سرمو شستم و حوله رو دور بدنم پیچیدم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباس پوشیدم رفتم پایین
م/ت: کجا دخترم
ا/ت: بیرون
م/ت: کی بر میگردی
ا/ت: معلوم نیست
م/ت: یعنی چی معلوم نیست
ا/ت: یعنی اینکه معلوم نیست دست از سرم بردارید (داد زد و رفت بیرون)
داشتم همینطوری گریه میکردم و راه میرفتم که بارون بارید
ا/ت:(لبخند) چه خوب الان دیگه تنهایی گریه نمیکنم
باز به راهم ادامه دادم میخواستم برم اون دست خیابون که صدای بوق ماشین اومد وقتی نگاه کردم دیدم یه ماشین با سرعت اومد سمتم
ا/ت:جیغغغغ
و............................
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
الان پارت بعد و میزارم🌚
هر چقد گفت درو باز کنم باز نکردم و درو شکوند که همون موقع..........
صدای در اومد مامانم برگشت خونه
م/ت:من اومدم
ن/پ:ایندفعه مامانت برگشت ولی دفعه بعد کی میخواد نجاتت بده؟؟
ا/ت: گمشو
اون کثافت رفت و منم سریع سرمو شستم و حوله رو دور بدنم پیچیدم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباس پوشیدم رفتم پایین
م/ت: کجا دخترم
ا/ت: بیرون
م/ت: کی بر میگردی
ا/ت: معلوم نیست
م/ت: یعنی چی معلوم نیست
ا/ت: یعنی اینکه معلوم نیست دست از سرم بردارید (داد زد و رفت بیرون)
داشتم همینطوری گریه میکردم و راه میرفتم که بارون بارید
ا/ت:(لبخند) چه خوب الان دیگه تنهایی گریه نمیکنم
باز به راهم ادامه دادم میخواستم برم اون دست خیابون که صدای بوق ماشین اومد وقتی نگاه کردم دیدم یه ماشین با سرعت اومد سمتم
ا/ت:جیغغغغ
و............................
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
الان پارت بعد و میزارم🌚
۹.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.