میفهمم چه شبایی تا صبح از دلتنگی پلک روی هم نذاشتی و منتظ
میفهمم چه شبایی تا صبح از دلتنگی پلک روی هم نذاشتی و منتظر به سقف زل زدی،اشکاتو هی جمع میکردی ولی باز سرازیر میشد.
من میفهمم چه روزایی لب به غذا نزدی،گشنت میشد ولی اشتها نداشتی من میفهمم چقدر بی تحرک یه گوشه نشستی و به دیوار تکیه دادی و دستاتو دور زانوهات حلقه کردی و سرتو به دیوار کوبیدی. من میفهمم رفتی تو فکر و خیال و یهو زدی زیر گریه. هق هقت بلند شد و سعی کردی کسی صداتو نشنوه من میفهمم چقدر از گریه زیاد چشات گود رفته
میدونم هر ثانیه گوشیتو چک میکنی ببینی پی امی ازش نیومده،زنگ نزده!
میدونم شبا گوشی بدست خابت میبره
میدونم یه وقتایی از شدت دلتنگی گوشیتو بغل میکنی و عکسشو میبوسی:>
میدونم چقدر منتظری چقدر التماس و تمنا کردی
چقدر سعی کردی خودتو تغییر بدی و چقدر خودتو باختی فکر کردی مشکل و ایراد از توئه
چقدر از خودت شخصیتت و چهرت متنفر شدی
افسرده شدی و سکوت رو ترجیح دادی به حرف زدن
زندگی نکردی فقط نفس کشیدی
قضاوت شدی درک نشدی اب شدی پیر شدی تموم شدی
من میفهمتت خوبم میفهممت!
#my
من میفهمم چه روزایی لب به غذا نزدی،گشنت میشد ولی اشتها نداشتی من میفهمم چقدر بی تحرک یه گوشه نشستی و به دیوار تکیه دادی و دستاتو دور زانوهات حلقه کردی و سرتو به دیوار کوبیدی. من میفهمم رفتی تو فکر و خیال و یهو زدی زیر گریه. هق هقت بلند شد و سعی کردی کسی صداتو نشنوه من میفهمم چقدر از گریه زیاد چشات گود رفته
میدونم هر ثانیه گوشیتو چک میکنی ببینی پی امی ازش نیومده،زنگ نزده!
میدونم شبا گوشی بدست خابت میبره
میدونم یه وقتایی از شدت دلتنگی گوشیتو بغل میکنی و عکسشو میبوسی:>
میدونم چقدر منتظری چقدر التماس و تمنا کردی
چقدر سعی کردی خودتو تغییر بدی و چقدر خودتو باختی فکر کردی مشکل و ایراد از توئه
چقدر از خودت شخصیتت و چهرت متنفر شدی
افسرده شدی و سکوت رو ترجیح دادی به حرف زدن
زندگی نکردی فقط نفس کشیدی
قضاوت شدی درک نشدی اب شدی پیر شدی تموم شدی
من میفهمتت خوبم میفهممت!
#my
۹.۱k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.