فیک(می خوام برای تو بمیرم)پارت۳

فیک(می‌خوام برای تو بمیرم)پارت۳

ویو ا/ت
رفتیم سمت ماشین
خیلی خسته بودم امروز روم فشار زیاد بود
سرم را تکیه دادم به ماشین درد میکرد
هوفی از سر بی حوصلگی کشیدم که سوبوک گفت
خوبی؟؟
-اره, چیزی نیست افسردگی قبل یه کار مهم
خندید
- هوو خنده نداشت اااا
باشه بابا حرص نقول جوش میزنی

رسیدیم خونه

با همون لباس پریدم رو تخت
حالا کی حوصله داشت آرایش پاک کنه
یکی نیست بگه اصلا اون جونگ کوک چی میخواد بگه که گفت برم کافه همون موقع می‌گفت دیگه
تو همین فکر بودم که باز مزاحم اومد

برو یه دوش بگیر
- برادر من یه دیقه من نمیتونم تنها باشم , شاید لخت بودم یه در بزن

ما که دوشواری نداریم بدن خواهرم دیگه
- خدایا تو دیگه کی هستی , برو می‌خوام تنها باشم

رفت و منم رفتم سمت حموم یه دوش گرفتم
لباس راحتی پوشیدم و رفتم تو جام و آنقدر خسته بودم خوابم رفت

(صبح)

ساعت زنگ خورد که از جا پریدم
رفتم صورت شستم
اومدم موهام را ببافم که گوشیم زنگ خورد
-بله ؟
+ سلام
چیییی شماره منو از کجا آورد , یادم نمیاد بهش داده باشم
- سلام , خوب هستین آقای جئون کاری داشتید ؟؟
+راستش......

شاید پارت های اول جذاب نباشه ولی صب کنید به جاهای خوبش هم میرسه
همیشه اول داستان یکم کسل‌کننده است 💔🚶🏼‍♀️