بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
اصل دین توحید است. رسیدن به توحید است. مابقی فروعات است هزار سال نماز بدون توحید پشیزی نمی ارزد. البته دین هم منظور دین عقلانی است دین غیر عقلانی بی ارزش است. اصلاً هر چیز غیر عقلانی بی ارزش است. جوهر دین عقل است. آنچه در خداست علم است و تمام صفات خدا به علم او برمی گردد. دکارت می گوید: می اندیشم پس هستم اما حرف کامل تر را فرانتس فان بادر می گوید که چون اندیشیده می شوم پس می اندیشم. حالا چه کسی به ما می اندیشد؟ خدا.
چرا دین کهنه نمی شود؟ چون ارتباط باخداوند کهنه نمی شود. همه چیز کهنه می شود جز ارتباط با خداوند دینی که من می گویم ارتباط با خداوند است. آیا ارتباط با خداوند قابل کهنه شدن است؟ هرگز خداهر لحظه تازه است و ما هر لحظه ارتباطی با خدا داریم که از نوع جدید است. خداوند در هر لحظه در ما یک تجلی جدید دارد و در تجلی اش تکرار ندارد خداوند از ازل تا ابد دوبار به یک صورت تجلی نمی کند و هر لحظه در ما یک تجلی دارد و یک نور تازه برای ما اضافه می کند. از این رو کسی که با خداوند ارتباط دارد، همیشه تازه است و قطع ارتباط با خدا کهنگی و تکراری است و تکرار آزاردهنده است ولی ارتباط با خداوند تکرار نیست چون تجلی دائم است خداوند هر لحظه تجلی جدید دارد زیراغیر متناهی است. هرچیز متناهی مکرر می شود ولی غیر متناهی بی تکرار است و تکرار در آن بی معنی است. متناهی مکرر می شود ولی غیر متناهی مکرر نمی شود چون خدا نامتناهی است نسبت ما با او نیز هرگز کهنه نمی شود.
زیبایی دین در معرفت خداوند است و هر زیبایی به معرفت منتهی می شود زیبایی از معرفت ناشی می شود و به معرفت باز می گردد آنجایی که معرفت نیست زیبایی معنی ندارد. زیبایی منهای معرفت بی معنی است. برخلاف تصور عمومی که فکر می کنند درک زیبایی از طریق چشم است زیبایی از طریق عقل است.چشم اگر تحت هدایت عقل ،نباشد زیبایی را نمیفهمد. بهاء و جمال کمال عقل است. (پایان)
پاسخ قسمت دوم :
اصل دین توحید است. رسیدن به توحید است. مابقی فروعات است هزار سال نماز بدون توحید پشیزی نمی ارزد. البته دین هم منظور دین عقلانی است دین غیر عقلانی بی ارزش است. اصلاً هر چیز غیر عقلانی بی ارزش است. جوهر دین عقل است. آنچه در خداست علم است و تمام صفات خدا به علم او برمی گردد. دکارت می گوید: می اندیشم پس هستم اما حرف کامل تر را فرانتس فان بادر می گوید که چون اندیشیده می شوم پس می اندیشم. حالا چه کسی به ما می اندیشد؟ خدا.
چرا دین کهنه نمی شود؟ چون ارتباط باخداوند کهنه نمی شود. همه چیز کهنه می شود جز ارتباط با خداوند دینی که من می گویم ارتباط با خداوند است. آیا ارتباط با خداوند قابل کهنه شدن است؟ هرگز خداهر لحظه تازه است و ما هر لحظه ارتباطی با خدا داریم که از نوع جدید است. خداوند در هر لحظه در ما یک تجلی جدید دارد و در تجلی اش تکرار ندارد خداوند از ازل تا ابد دوبار به یک صورت تجلی نمی کند و هر لحظه در ما یک تجلی دارد و یک نور تازه برای ما اضافه می کند. از این رو کسی که با خداوند ارتباط دارد، همیشه تازه است و قطع ارتباط با خدا کهنگی و تکراری است و تکرار آزاردهنده است ولی ارتباط با خداوند تکرار نیست چون تجلی دائم است خداوند هر لحظه تجلی جدید دارد زیراغیر متناهی است. هرچیز متناهی مکرر می شود ولی غیر متناهی بی تکرار است و تکرار در آن بی معنی است. متناهی مکرر می شود ولی غیر متناهی مکرر نمی شود چون خدا نامتناهی است نسبت ما با او نیز هرگز کهنه نمی شود.
زیبایی دین در معرفت خداوند است و هر زیبایی به معرفت منتهی می شود زیبایی از معرفت ناشی می شود و به معرفت باز می گردد آنجایی که معرفت نیست زیبایی معنی ندارد. زیبایی منهای معرفت بی معنی است. برخلاف تصور عمومی که فکر می کنند درک زیبایی از طریق چشم است زیبایی از طریق عقل است.چشم اگر تحت هدایت عقل ،نباشد زیبایی را نمیفهمد. بهاء و جمال کمال عقل است. (پایان)
۷۱۵
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.