۱۰ لایک
یونگی:حالا چرا نرفتی خونه خوشگلم؟
جنی:ببین نمیتونی مخمو بزنی خب...ولی چون که جیسو و جین و پاریتا و رورا و آسا رفتن من مجبور شدم بمونم
یونگی:اهااا خب من جیم بزن بای پسرا
جنی:هی الان عمل دارم وگرنه.... راستی به جیهون بگو آماده بشه عمل داریم
هوسوک:مجبورم وسط لحظه احساسی برم ولی اوک
جنی:اقای پارک ببخشید مزاحم شدیم ولی شب خوبی داشته باشید
هوسوک:منم برم فعلا جیمینا
.....................
جیسونگ با دو رفت سمت پذیرش: ببخشید خانم اینجا فردی به اسم پارک جیمین بستریه؟
خانم پذیرش پاریتا:بله ایشون اتاق ۴۰۹ هستن ولی اول از همه شما چه نسبتی با ایشون دارید
جیسونگ:از دوستاشون هستم
پاریتا:هان جیسونگ؟
جیسونگ:خودمم
پاریتا:برید تو اتاق ایشون پارک جیمین منتظرتونه
جیسونگ از پرستار تشکر سریعی کرد و رفت سمت اتاقی که بهش گفتن
وقتی داشت میدویید پاش لیز خورد و خورد زمین
لینو:حالت خوبه؟
و دستشو جلوش دراز کرد
جیسونگ دستشو گرفت و آروم بلند شد
جیسونگ:ممنونم
لینو بعد از زدن لبخند گرمی به پسر کوچیک تر از کنارش رد شد و رفت سمت اتاق ۴۰۹
جیسونگ رفت به اون سمت:توهم میخوای جیمین رو ببینی ؟
لینو:اره ولی تو از کجا؟
جیسونگ:همکارشم
لینو:پس فعلا بیا بریم ببینیم چه خبره
در اتاق توسط لینو باز شد
جیمین: وای لینو ، جیسونگ
اگه بدونید چقدر دلم براتون تنگ شدههه
جیسونگ:چه اتفاقی برات افتاده هیونگ
لینو: مگه قرار نبود مراقب خودت باشی ؟
جیمین:تقصیر من نبود نامجون راجب جونگکوک فهمید و .... و چهیونگ رو ....رو. ....کشت...
لینو:چی نه....
جیسونگ:اون از همه بی گناه تر بود....
....................
جونگکوک:هیونگگگ من اعتراف کردمممم کل قضیه رو گفتم بهششش
جیمین:اوکی کوک آروم باش به خدا من میخوام استراحت کنمااا
همین الان جیسونگ و لینو اینجا بودن....خواب رو از من گرفتیداااا
جونگکوک:هیونگ چرا اینقدر بی احساس بازی درمیاری بابا من میگم الان به کراش چندسالم اعتراف کردمممم اوا من برم پیش جنی نونا عمل دارم فعلا هیونگ
جیمین: برو دیگه پسر فعلا
هوسوک:تموم شد ؟ خب برو بیرون منو با جیمین تنها بذار آقای عاشق
جونگکوک:من بعدا به حسابت میرسم هیونگ
جیمین: فعلا کسی که میخواد به حسابت برسه خانم دکتر کیمه
.................
Counties...
جنی:ببین نمیتونی مخمو بزنی خب...ولی چون که جیسو و جین و پاریتا و رورا و آسا رفتن من مجبور شدم بمونم
یونگی:اهااا خب من جیم بزن بای پسرا
جنی:هی الان عمل دارم وگرنه.... راستی به جیهون بگو آماده بشه عمل داریم
هوسوک:مجبورم وسط لحظه احساسی برم ولی اوک
جنی:اقای پارک ببخشید مزاحم شدیم ولی شب خوبی داشته باشید
هوسوک:منم برم فعلا جیمینا
.....................
جیسونگ با دو رفت سمت پذیرش: ببخشید خانم اینجا فردی به اسم پارک جیمین بستریه؟
خانم پذیرش پاریتا:بله ایشون اتاق ۴۰۹ هستن ولی اول از همه شما چه نسبتی با ایشون دارید
جیسونگ:از دوستاشون هستم
پاریتا:هان جیسونگ؟
جیسونگ:خودمم
پاریتا:برید تو اتاق ایشون پارک جیمین منتظرتونه
جیسونگ از پرستار تشکر سریعی کرد و رفت سمت اتاقی که بهش گفتن
وقتی داشت میدویید پاش لیز خورد و خورد زمین
لینو:حالت خوبه؟
و دستشو جلوش دراز کرد
جیسونگ دستشو گرفت و آروم بلند شد
جیسونگ:ممنونم
لینو بعد از زدن لبخند گرمی به پسر کوچیک تر از کنارش رد شد و رفت سمت اتاق ۴۰۹
جیسونگ رفت به اون سمت:توهم میخوای جیمین رو ببینی ؟
لینو:اره ولی تو از کجا؟
جیسونگ:همکارشم
لینو:پس فعلا بیا بریم ببینیم چه خبره
در اتاق توسط لینو باز شد
جیمین: وای لینو ، جیسونگ
اگه بدونید چقدر دلم براتون تنگ شدههه
جیسونگ:چه اتفاقی برات افتاده هیونگ
لینو: مگه قرار نبود مراقب خودت باشی ؟
جیمین:تقصیر من نبود نامجون راجب جونگکوک فهمید و .... و چهیونگ رو ....رو. ....کشت...
لینو:چی نه....
جیسونگ:اون از همه بی گناه تر بود....
....................
جونگکوک:هیونگگگ من اعتراف کردمممم کل قضیه رو گفتم بهششش
جیمین:اوکی کوک آروم باش به خدا من میخوام استراحت کنمااا
همین الان جیسونگ و لینو اینجا بودن....خواب رو از من گرفتیداااا
جونگکوک:هیونگ چرا اینقدر بی احساس بازی درمیاری بابا من میگم الان به کراش چندسالم اعتراف کردمممم اوا من برم پیش جنی نونا عمل دارم فعلا هیونگ
جیمین: برو دیگه پسر فعلا
هوسوک:تموم شد ؟ خب برو بیرون منو با جیمین تنها بذار آقای عاشق
جونگکوک:من بعدا به حسابت میرسم هیونگ
جیمین: فعلا کسی که میخواد به حسابت برسه خانم دکتر کیمه
.................
Counties...
۱.۴k
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.