نفرین شده
پارت۱۳
* یک ماه بعد*
کوک: الان سه هفته اس ما ازدواج کردیم و از زندگی مون راضی ایم
* صبحه*
ا/ت: با خیس شدن لبام بیدار شدم*
کوک: صبح بخیر..خوبی؟
ا/ت: آره بهترم آقای دکتر خنده*
کوک: کمرش رو ماساژ دادم*😂
ا/ت: بلند شدم*..گشنمه
کوک: صبحونه آمادست بریم*
* بعد صبحونه*
کوک: من دیگه میرم !
ا/ت: خداحافظ!.. لبشو بوسیدم*
کوک: آجوما خانومم دست شما امانته هاا
آجوما: چشمم😂
کوک: لب ا/ت رو بوسیدم* خداحافظ
* عصری*
کوک: اومدم*
آجوما: آقا..ببینید خانومتون چه شامی پخته!
کوک: اوو رفتم آشپزخونه*... واییی جاجانگمیونننن...
ا/ت: میدونستم دوست داری با اینکه سادس فقط بخاطر تو درست کردم
کوک: مرسی..گردنشو بوسیدم*
* بعد شام*
کوک: عالیی بود..آجوما من ظرفا رو میشورم
آجوما: باشه..هرطور راحتی..خانوم ا/ت مراقب این پسرمون باش
ا/ت: چشم
کوک:😂
آجوما: خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
کوک؛ خداحافظ
**
کوک: خب چیکار کنیممم..
ا/ت: فیلممم
کوک: باشه ( خنده)
* یک ماه بعد*
کوک: الان سه هفته اس ما ازدواج کردیم و از زندگی مون راضی ایم
* صبحه*
ا/ت: با خیس شدن لبام بیدار شدم*
کوک: صبح بخیر..خوبی؟
ا/ت: آره بهترم آقای دکتر خنده*
کوک: کمرش رو ماساژ دادم*😂
ا/ت: بلند شدم*..گشنمه
کوک: صبحونه آمادست بریم*
* بعد صبحونه*
کوک: من دیگه میرم !
ا/ت: خداحافظ!.. لبشو بوسیدم*
کوک: آجوما خانومم دست شما امانته هاا
آجوما: چشمم😂
کوک: لب ا/ت رو بوسیدم* خداحافظ
* عصری*
کوک: اومدم*
آجوما: آقا..ببینید خانومتون چه شامی پخته!
کوک: اوو رفتم آشپزخونه*... واییی جاجانگمیونننن...
ا/ت: میدونستم دوست داری با اینکه سادس فقط بخاطر تو درست کردم
کوک: مرسی..گردنشو بوسیدم*
* بعد شام*
کوک: عالیی بود..آجوما من ظرفا رو میشورم
آجوما: باشه..هرطور راحتی..خانوم ا/ت مراقب این پسرمون باش
ا/ت: چشم
کوک:😂
آجوما: خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
کوک؛ خداحافظ
**
کوک: خب چیکار کنیممم..
ا/ت: فیلممم
کوک: باشه ( خنده)
۲۵.۶k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.