ادامه...
ادامه...
نمره هام عالی شده و حتی ماه پیش ریاضی رو نمره خوب گرفتم و معلمم گفت پیشرفت بزرگی کردم و تین چند وقت بلاخره احساس زنده بودن میکردم و خیلی عادی و خوشحال بودم تاااا امتحان های این ماه
این ماه تمام امتحان ها رو خیلی خوب گرفتم به جز ریاضی و من دیروز به خاطر امتحان ریاضی که داده بودم
بلافاصله بعد از اینکه برگه رو تحویل دادم عینکمو در اوردم و رفتم توی دستشویی گریه کردم.. و حتی بیشتر از 1000 باز خودمو زدم و به خودم گفتم احمق
موقع امتحان سوال اول و دوم رو نوشتم ولی یهو خیلی شدید استرس گرفتم و خمه چیز یادم رفت در صورتی که من بدون استثنا بعد از هر درس ریاضی توی خونه اون درس جدید رو تمرین میکردم و اون سه روز قبل امتحان 1 روز و نیم خونه دوستم بودم که حتی تا توی دستشویی داشتیم تمرین میکردیم و به جز اون فقط موقع ناهار و شام و صبحانه تمرین نکردیم ((توی این 35 ساعت 1 بازی هم کردیم در حد 1 ساعت)) و اون یک روز باقی مونده انقدر تمرین کردم که بدون شام خوردن خوابم برد.
و خیلی سخت تمرین کردم و حتی سر گوشی هم نبودم در حد چک کردم برای 15 دقیقه و حتی ماه پیش که نمره خوب گرفتم هم انقدر تمرین نکرده بودم که این ماه کردم
خلاصه وقتی گریه هام توی دستشویی تموم شد اومدم بیام بیرون که بچه ها دم در جمع شده بودن میپرسیدن خوبی؟؟ چی شده؟؟ منم رفتم کنار دیوار بغل در کلاس (از کلاس بیرون بودم) و بهو گفتم زنگ بزنید مامانم بیاد دنبالم دیگه نمیام مدرسه و دوباره کلی گریه کردم و بگید این وسط چی شد؟؟ مشاوررر مدرسه رد شد و دید من دارم گریه میکنم خندید و یه تیکه ای انداخت و رفت البته نفهمیدم چی گفت.. مدرسه بقیه مشاور داره مدرسه ما هم مشاور داره 😑
بعد معلمم اومد به یه لحن عصبانی گفت خب زهرا حالت بده پاشو برو توی دفتر!! منم از پله ها رفتم پایین و ترسیدم برم توی دفتر پس رفتم توی اشپزخونه و به مستخدم گفتم میشه زنگ بزنید مامانم بیاد دنبالم؟؟
بعد اون گفت وای چی شده چرا گریه میکنی منم گفتم امتحانمو خراب کردم
بعد دستمو گرفت منو برد توی دفتر و در کمال تعجب معاون پرورشیمون گفت خب دورت بگردم اشکالی نداره تو هنوز برای جبران وقت داری هنوز جوونی این ماه بد دادی ماه بعدی تلاش کن ماه بعدی بد دادی؟ ماه بعدش اصلا اشکال نداره و...
مدیرمون هم تایید کرد و بعد مستخدممون گفت وای دخترم استرس گرفته یادش رفته🥺
ادامه ساعت 3...
نمره هام عالی شده و حتی ماه پیش ریاضی رو نمره خوب گرفتم و معلمم گفت پیشرفت بزرگی کردم و تین چند وقت بلاخره احساس زنده بودن میکردم و خیلی عادی و خوشحال بودم تاااا امتحان های این ماه
این ماه تمام امتحان ها رو خیلی خوب گرفتم به جز ریاضی و من دیروز به خاطر امتحان ریاضی که داده بودم
بلافاصله بعد از اینکه برگه رو تحویل دادم عینکمو در اوردم و رفتم توی دستشویی گریه کردم.. و حتی بیشتر از 1000 باز خودمو زدم و به خودم گفتم احمق
موقع امتحان سوال اول و دوم رو نوشتم ولی یهو خیلی شدید استرس گرفتم و خمه چیز یادم رفت در صورتی که من بدون استثنا بعد از هر درس ریاضی توی خونه اون درس جدید رو تمرین میکردم و اون سه روز قبل امتحان 1 روز و نیم خونه دوستم بودم که حتی تا توی دستشویی داشتیم تمرین میکردیم و به جز اون فقط موقع ناهار و شام و صبحانه تمرین نکردیم ((توی این 35 ساعت 1 بازی هم کردیم در حد 1 ساعت)) و اون یک روز باقی مونده انقدر تمرین کردم که بدون شام خوردن خوابم برد.
و خیلی سخت تمرین کردم و حتی سر گوشی هم نبودم در حد چک کردم برای 15 دقیقه و حتی ماه پیش که نمره خوب گرفتم هم انقدر تمرین نکرده بودم که این ماه کردم
خلاصه وقتی گریه هام توی دستشویی تموم شد اومدم بیام بیرون که بچه ها دم در جمع شده بودن میپرسیدن خوبی؟؟ چی شده؟؟ منم رفتم کنار دیوار بغل در کلاس (از کلاس بیرون بودم) و بهو گفتم زنگ بزنید مامانم بیاد دنبالم دیگه نمیام مدرسه و دوباره کلی گریه کردم و بگید این وسط چی شد؟؟ مشاوررر مدرسه رد شد و دید من دارم گریه میکنم خندید و یه تیکه ای انداخت و رفت البته نفهمیدم چی گفت.. مدرسه بقیه مشاور داره مدرسه ما هم مشاور داره 😑
بعد معلمم اومد به یه لحن عصبانی گفت خب زهرا حالت بده پاشو برو توی دفتر!! منم از پله ها رفتم پایین و ترسیدم برم توی دفتر پس رفتم توی اشپزخونه و به مستخدم گفتم میشه زنگ بزنید مامانم بیاد دنبالم؟؟
بعد اون گفت وای چی شده چرا گریه میکنی منم گفتم امتحانمو خراب کردم
بعد دستمو گرفت منو برد توی دفتر و در کمال تعجب معاون پرورشیمون گفت خب دورت بگردم اشکالی نداره تو هنوز برای جبران وقت داری هنوز جوونی این ماه بد دادی ماه بعدی تلاش کن ماه بعدی بد دادی؟ ماه بعدش اصلا اشکال نداره و...
مدیرمون هم تایید کرد و بعد مستخدممون گفت وای دخترم استرس گرفته یادش رفته🥺
ادامه ساعت 3...
۴.۰k
۱۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.