پارت۲
ویو ا.ت
که......... صدای جه بوم اومد (داداشش و میگه)......
جه بوم: بلاخره اومدی بیا بریم
+بهت گفته بودم نیا دنبالم بچه ها فکر میکنن دوست پسرمی
جه بوم:خب بهشون بگو داداشتم
+باور نمیکنن
جه بوم : باشه حالا بیا بریم
+باشه
با هم به خونه رفتیم و شروع به نوشتن از کتاب ریاضی کردم.......که
ویو نامجون
یه دانش آموز بود که خیلی کیوت بود .... ولی چون ریاضی بلد نبود .... یکم رو اعصاب بود....از کلاس خارج شد منم پشت سرش رفتم که دیدیم یه پسره صداش میکنه ......... از یکی از بچه ها پرسیدم .....که
-میشه بگی اون کسی که پیش خانم لی هست کیه
دختره: بعضی از بچه ها میگن دوست پسرشه بعضی هم میگن داداششه
-اوم باشه ممنون
به سمت خونه رفتم وقتی رسیدم به اتاق کارم رفتم و واردش شدم ......... روی میزم نشستم و به کار های باند رسیدگی میکردم که......... صدای زنگ گوشیم بلند شد..... ناشناس بود جواب دادم که
؟ سلام بر دوست قدیمی
-من دوست تو نیستم
؟میدونم هیچوقت هم نمیشی
-چی میخوای
؟میخواستم بگم مراقب خودت باش......
-الان داری تهدیدم میکنی
؟شاید
-هر کاری میخوای بکن
؟اوک
گوشی رو قطع کردم و از اتاق کارم به سمت اتاق خوابم رفتم در و باز کردم و خودم و روی تخت انداختم ....... که به ثانیه نکشیده خوابم برد........
ویو ا.ت
۵۰ بار نوشته بودم به سمت تختم رفتم که............
ادامه دارد
شرطا
لایکا ۱۳
کامنتا ۹
که......... صدای جه بوم اومد (داداشش و میگه)......
جه بوم: بلاخره اومدی بیا بریم
+بهت گفته بودم نیا دنبالم بچه ها فکر میکنن دوست پسرمی
جه بوم:خب بهشون بگو داداشتم
+باور نمیکنن
جه بوم : باشه حالا بیا بریم
+باشه
با هم به خونه رفتیم و شروع به نوشتن از کتاب ریاضی کردم.......که
ویو نامجون
یه دانش آموز بود که خیلی کیوت بود .... ولی چون ریاضی بلد نبود .... یکم رو اعصاب بود....از کلاس خارج شد منم پشت سرش رفتم که دیدیم یه پسره صداش میکنه ......... از یکی از بچه ها پرسیدم .....که
-میشه بگی اون کسی که پیش خانم لی هست کیه
دختره: بعضی از بچه ها میگن دوست پسرشه بعضی هم میگن داداششه
-اوم باشه ممنون
به سمت خونه رفتم وقتی رسیدم به اتاق کارم رفتم و واردش شدم ......... روی میزم نشستم و به کار های باند رسیدگی میکردم که......... صدای زنگ گوشیم بلند شد..... ناشناس بود جواب دادم که
؟ سلام بر دوست قدیمی
-من دوست تو نیستم
؟میدونم هیچوقت هم نمیشی
-چی میخوای
؟میخواستم بگم مراقب خودت باش......
-الان داری تهدیدم میکنی
؟شاید
-هر کاری میخوای بکن
؟اوک
گوشی رو قطع کردم و از اتاق کارم به سمت اتاق خوابم رفتم در و باز کردم و خودم و روی تخت انداختم ....... که به ثانیه نکشیده خوابم برد........
ویو ا.ت
۵۰ بار نوشته بودم به سمت تختم رفتم که............
ادامه دارد
شرطا
لایکا ۱۳
کامنتا ۹
۴۷۵
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.