57

ویو هلن
هالن: نه نه یکم دیگه
هلن: گمشو بابا مگه من دوست پسرتم
هالن: بیاا حرف بزنیم
هلن: من رفتم
(تو اتاق)
هالن: با کوک رو یه تخت خوابیدی؟
هلن: اره بابا اصلا نگم برات
هالن: سرش رو گذاشته رو سینت؟(هیجان)
هلن: ارهههه
هالن: بوسیدت
هلن: نظر خودت چیه؟
هالن: ارهههه(هیجان و جیغ)
هلن: ساکتتت
هالن: اولین بوستون چی طور بود؟
هلن: خیلی یهویی
هالن: وای دروغ میگی هیییییی(هیجان زیاد)
خیلی دلم میخواد منم دوست پسر دار بشم ولی جی وای پی عوضی مانع کاره
هلن: صد بار گفتم بیا هایپ
هالن: مهم نیس اینا بگو بینم
تاحالا تنبیه شدی؟
هلن: از چه نظر؟
هالن: جسمی و جنسی
هلن: پوففففف نه بابا
ولی گردنم رو داغون کرده روی ترقوه هام هم کبوده
هالن: کو ببینم(دید) وایییییییییییییییییی
(سرش رو کرد تو شکم هلن)
هلن: باشه باشه
کوک اومد تو: ااااا هلن میشه یه لحظه بیای
هالن: گمشو برو دیگه نشسته من رو بغل کردی
هلن: عوضی
(اتاق کوک)
کوک:شنیدم چی گفتیا
هلن: عهههه
کوک: اره
هلن: خب ببین صدام زدن من دیگه باید برم خدا....
کوک: هیسسسسسس ساکت کوچولو(بوسیدش)
هلن: چرا؟
کوک: عروسیمون نزدیکهههههههههه
هلن: اها از این دلیل(استرس)
کوک: چی شده؟
هلن: ها؟ هیچی
کوک: یه چیزی هست
هلن: یه استرس کوچیک دارم اخه