وقتی دوست باباته
وقتی دوست باباته
سرشو بالا کرد منو دید بلند شد چسبوندم به دیوار
ا.ت:آخ
هیونجین:داری چه غلطی میکنی ا.ت
ا.ت:ولی من دوست
نزاشت حرفمو کامل کنم که لبشو گذاشت رولبام با ولع میبوسید منم همراهیش کردم که شروع کردم به باز کردن دکمه های پیرهنش بلندم کرد انداختم روتخت درحالی که داشت لبمو میبوسید
گفت
هیونجین:ا.ت این اشتباهه
وقتی این حرفو گقت لبشو گاز ریزی گرفتم
که وحشی تر ادامه داد لباسمو از تنم در آورد
هیونجین: ا.ت میخوام تموم شب صدای ناله هاتو بشنوم
که یکی از سینه هامو گرفت دستش و روی اون یکی مارک میزاشت به کمرم قوسی دادم که همینجوری میرفت پایین
ناله هام دسته خودم نبود صدای مردونه آه های غلیظ هیونجین بیشتر تحریکم میکرد
بعد از اینکه سینه ها و گردنمو کامل کبود کرد دی*کشو از تو باک*سرش در آورد با دیدن دی*ک باد کردش نفسمو حبس کردم
ا.ت:نه نه من نمیتونم خواستم عقب بکشم که هیونجین کمرم و سفت گرفت
هیونجین:کجا کوچولو هنوز کارم باهات تموم نشده
یهو تموم حجم دی*کشو واردم کرد که جیع بلندی کشیدم بعد آروم آروم عقب جلو میکرد که کم کم درد هام لذت شد
ا.ت:آیی تند تر
اونقدر تنو پیش رفت که دوتایی باهم کام کردیم
ا.ت:آیی
زیر دلم خیلی درد میکرد انگار داشتن تو رحمم شیشه میکشیدن هیونجین عین خیالش نبود
خیلی خسته بودم همونجوری تو تخت هیونجین گرفتم خوابیدم اونم تو بغلم لش کرد
گزارش نشه صلوات
سرشو بالا کرد منو دید بلند شد چسبوندم به دیوار
ا.ت:آخ
هیونجین:داری چه غلطی میکنی ا.ت
ا.ت:ولی من دوست
نزاشت حرفمو کامل کنم که لبشو گذاشت رولبام با ولع میبوسید منم همراهیش کردم که شروع کردم به باز کردن دکمه های پیرهنش بلندم کرد انداختم روتخت درحالی که داشت لبمو میبوسید
گفت
هیونجین:ا.ت این اشتباهه
وقتی این حرفو گقت لبشو گاز ریزی گرفتم
که وحشی تر ادامه داد لباسمو از تنم در آورد
هیونجین: ا.ت میخوام تموم شب صدای ناله هاتو بشنوم
که یکی از سینه هامو گرفت دستش و روی اون یکی مارک میزاشت به کمرم قوسی دادم که همینجوری میرفت پایین
ناله هام دسته خودم نبود صدای مردونه آه های غلیظ هیونجین بیشتر تحریکم میکرد
بعد از اینکه سینه ها و گردنمو کامل کبود کرد دی*کشو از تو باک*سرش در آورد با دیدن دی*ک باد کردش نفسمو حبس کردم
ا.ت:نه نه من نمیتونم خواستم عقب بکشم که هیونجین کمرم و سفت گرفت
هیونجین:کجا کوچولو هنوز کارم باهات تموم نشده
یهو تموم حجم دی*کشو واردم کرد که جیع بلندی کشیدم بعد آروم آروم عقب جلو میکرد که کم کم درد هام لذت شد
ا.ت:آیی تند تر
اونقدر تنو پیش رفت که دوتایی باهم کام کردیم
ا.ت:آیی
زیر دلم خیلی درد میکرد انگار داشتن تو رحمم شیشه میکشیدن هیونجین عین خیالش نبود
خیلی خسته بودم همونجوری تو تخت هیونجین گرفتم خوابیدم اونم تو بغلم لش کرد
گزارش نشه صلوات
۱۲.۵k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.