پارت 37
کوک ویو
پس شما اونجا چه غلتی میکنید یعنی چی پیداش نکردین هااا
ببخ...
تق برین و ایملدا رو پیدا کنید اگه برام خبر نیارین عاقبتتون بدتر از این میشه فهمیدید
بل
بریدددددد
نامجون کوک آروم باش
کوک يعنی چی آروم باشم نامجون سه روز سه روزه هیچ خبری از ایملدا نیست من نمیدونم باید چیکار کنم اون الان کجاست حالش چطوره من باید چیکار کنم 😭😭😭
تهیونگ کوک گریه نکن ما پیداش میکنیم
شوگا باورم نمیشه اولین بار واسه یه دختر اینجوری گریه میکنه
جین عشقه دیگه نمیشه کاریش کرد
جیمین بحث مزخرفتون رو تموم کنید ما باید بریم بگردیمش
جیهوپ جیمین تو هم درست مثل کوک از وقتی ایملدا گم شده داری مثل دیونه ها دنبالش میگردی چرا
جیمین اون اون درست مثل خواهرمه من هر وقت کنارشم احساس میکنم پیش خواهرمم
جین مگه تو هم خواهر داری
جیمین مامان و بابام من رو داخل یه پارکی پیدا کردن وقتی پیدام کردن یه گردنبندی کنارم بود که روش حرف A بود شاید مزخرف باشه ولی بعضی وقتا فکر میکنم ایملدا خواهرمه
کوک برادر
تهیونگ کوک جو نگیر جیمین همینجوری حرف میزنه
کوک نه نه ایملدا توی خواب چند بار داد میزد میگفت برادر انگار برادرش گم شده شاید شاید این موضوع با گذشته اون ربط داشته باشه
نامجون این ممکنه کوک ایملدا بهت دیگه چی میگفت همه چیز رو بهم بگو
کوک هر وقت خواب بد میدید اسم یه زنی زد داد میزد و بلند میشد اسمش جول جولی نه جولیا اسمش جولیا بود
شوگا اگه بخوایم گذشته ایملدا با خبر بشیم باید همه چیز رو در موردش بفهمیم
کوک درسته پس باید از اول شروع کنیم
تهیونگ جیا کسی بود که از همون اول هم پیش ایملدا بود
کوک من و تهیونگ میریم پیش جیا شما برید به کارهاتون برسید
شوگا ازت میخوام مدرسه، دانشگاه و همه جایی که ایملدا توش بوده و ثبت نام کرده رو برام بگی ما میریم
جیمین منم میام
کوک جیمی
جیمین سویچ دست خودمه پایین منتظرتونم
پس شما اونجا چه غلتی میکنید یعنی چی پیداش نکردین هااا
ببخ...
تق برین و ایملدا رو پیدا کنید اگه برام خبر نیارین عاقبتتون بدتر از این میشه فهمیدید
بل
بریدددددد
نامجون کوک آروم باش
کوک يعنی چی آروم باشم نامجون سه روز سه روزه هیچ خبری از ایملدا نیست من نمیدونم باید چیکار کنم اون الان کجاست حالش چطوره من باید چیکار کنم 😭😭😭
تهیونگ کوک گریه نکن ما پیداش میکنیم
شوگا باورم نمیشه اولین بار واسه یه دختر اینجوری گریه میکنه
جین عشقه دیگه نمیشه کاریش کرد
جیمین بحث مزخرفتون رو تموم کنید ما باید بریم بگردیمش
جیهوپ جیمین تو هم درست مثل کوک از وقتی ایملدا گم شده داری مثل دیونه ها دنبالش میگردی چرا
جیمین اون اون درست مثل خواهرمه من هر وقت کنارشم احساس میکنم پیش خواهرمم
جین مگه تو هم خواهر داری
جیمین مامان و بابام من رو داخل یه پارکی پیدا کردن وقتی پیدام کردن یه گردنبندی کنارم بود که روش حرف A بود شاید مزخرف باشه ولی بعضی وقتا فکر میکنم ایملدا خواهرمه
کوک برادر
تهیونگ کوک جو نگیر جیمین همینجوری حرف میزنه
کوک نه نه ایملدا توی خواب چند بار داد میزد میگفت برادر انگار برادرش گم شده شاید شاید این موضوع با گذشته اون ربط داشته باشه
نامجون این ممکنه کوک ایملدا بهت دیگه چی میگفت همه چیز رو بهم بگو
کوک هر وقت خواب بد میدید اسم یه زنی زد داد میزد و بلند میشد اسمش جول جولی نه جولیا اسمش جولیا بود
شوگا اگه بخوایم گذشته ایملدا با خبر بشیم باید همه چیز رو در موردش بفهمیم
کوک درسته پس باید از اول شروع کنیم
تهیونگ جیا کسی بود که از همون اول هم پیش ایملدا بود
کوک من و تهیونگ میریم پیش جیا شما برید به کارهاتون برسید
شوگا ازت میخوام مدرسه، دانشگاه و همه جایی که ایملدا توش بوده و ثبت نام کرده رو برام بگی ما میریم
جیمین منم میام
کوک جیمی
جیمین سویچ دست خودمه پایین منتظرتونم
۶۸.۴k
۰۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.