پارت ۳۳ : اون منو هرگز نمیبخشه
@ نمیدونم برای چی این همه مدت به من نگفته
خیلی از دستش عصبانیم
دینگ دینگ
@ بله سوگورو چیشده
○ ساتورو چیشد با مدیر مدرسه حرف زدی ؟ @ اره پروندشو آوردم بیرون
○ اها خوب کاری کردی
○ میا بعد از اینکه تو رفتی درد گوشش یکم آروم گرفت الان داریم با شطرنج بازی میکنیم
○ میا میخوای با داییت حرف بزنی
@ من نمی خوام باهاش حرف بزنم
دیگه قطع میکنم
تو راهم نیازی نیست باهاش حرف بزنم
○ اه باشه
× چیزی شده؟
○ خب مثل اینکه عصبانیه اینا رو جمع کن
خودتو خب از اونجایی که عصبانیه
ادا بازی کن که گوشت درد میکنه
اگه میبینی میتونی تحمل کنی
یکم گوشتو فشار بده خون بیاد
× اهان خودت فشار بده ○ مطمئن_____
گاومون زایید اومد
خودتو به مریضی نزن بچه
× باشه
@ سوگورو میشه بری بیرون میخوام با میا حرف بزنم
○ نه منم میخوام باشم
@ میگم برو بیرون
○ با داد گفتم : میدونی چیه از دست امیکو هم عصبانی بودی اون حرف های مزخرف گفتی
هنوزم عذاب وجدان داری
به قول خودت هنوز حرف های اخرش تو گوشت
مونده
اگه باهاش مثل آدم حرف میزدی اونم مجبور نبود بره پاريس اونم توی اون شرایط
× چی گفتی ؟؟؟
○ ساتورو خشکش زده بود
منم تازه فهمیدم چیکار کردم
× برای اولین بار بود اونطوری عصبانی شده بودم : من الان گفتم تو چی گفتییییییییییییییییی
@ میا ار_______
× خفه شو
× الان یه بار دیگه فقط بگو چی گفتی عمو گتو اون دهنتو یه بار دیگه باز کن
شما ها ..... شما ها... همتون یه مشت دروغ گو کثیف هستین
تو .. تو آقای گوجو ساتورو به فرض دایی
چرا این همه سال اون دهنتو باز نکردی نگفتی به من مقصر مرگ مادرت من بودم
هااااااااااا بار ها و بارها هولش دادم
ولی اون فقط خشکش زده بود
چراااا .. چراااا ... چرا نگفتی مردک عوضی
○ میا اروم باش تمومش کن
ساتورو اینجوری مجازات نکن
× خفه شد ..... تف به همتون
× نمی دونم اون حرف رو چطوری به داییم زدم که انگار از داخل نابودش کردم
× حاظرم برم بمیرم ولی حتی یه بار دیگه شما رو نبینم
بعدش مثل چی از اونجا فرار کردم
○ ساتورو حالت خوبه ؟؟
@ همه .... همه چیز .. خراب شد .... اون .. اون هرگز منو نمی بخشه
درد ناک بود نه ؟؟؟
خیلی از دستش عصبانیم
دینگ دینگ
@ بله سوگورو چیشده
○ ساتورو چیشد با مدیر مدرسه حرف زدی ؟ @ اره پروندشو آوردم بیرون
○ اها خوب کاری کردی
○ میا بعد از اینکه تو رفتی درد گوشش یکم آروم گرفت الان داریم با شطرنج بازی میکنیم
○ میا میخوای با داییت حرف بزنی
@ من نمی خوام باهاش حرف بزنم
دیگه قطع میکنم
تو راهم نیازی نیست باهاش حرف بزنم
○ اه باشه
× چیزی شده؟
○ خب مثل اینکه عصبانیه اینا رو جمع کن
خودتو خب از اونجایی که عصبانیه
ادا بازی کن که گوشت درد میکنه
اگه میبینی میتونی تحمل کنی
یکم گوشتو فشار بده خون بیاد
× اهان خودت فشار بده ○ مطمئن_____
گاومون زایید اومد
خودتو به مریضی نزن بچه
× باشه
@ سوگورو میشه بری بیرون میخوام با میا حرف بزنم
○ نه منم میخوام باشم
@ میگم برو بیرون
○ با داد گفتم : میدونی چیه از دست امیکو هم عصبانی بودی اون حرف های مزخرف گفتی
هنوزم عذاب وجدان داری
به قول خودت هنوز حرف های اخرش تو گوشت
مونده
اگه باهاش مثل آدم حرف میزدی اونم مجبور نبود بره پاريس اونم توی اون شرایط
× چی گفتی ؟؟؟
○ ساتورو خشکش زده بود
منم تازه فهمیدم چیکار کردم
× برای اولین بار بود اونطوری عصبانی شده بودم : من الان گفتم تو چی گفتییییییییییییییییی
@ میا ار_______
× خفه شو
× الان یه بار دیگه فقط بگو چی گفتی عمو گتو اون دهنتو یه بار دیگه باز کن
شما ها ..... شما ها... همتون یه مشت دروغ گو کثیف هستین
تو .. تو آقای گوجو ساتورو به فرض دایی
چرا این همه سال اون دهنتو باز نکردی نگفتی به من مقصر مرگ مادرت من بودم
هااااااااااا بار ها و بارها هولش دادم
ولی اون فقط خشکش زده بود
چراااا .. چراااا ... چرا نگفتی مردک عوضی
○ میا اروم باش تمومش کن
ساتورو اینجوری مجازات نکن
× خفه شد ..... تف به همتون
× نمی دونم اون حرف رو چطوری به داییم زدم که انگار از داخل نابودش کردم
× حاظرم برم بمیرم ولی حتی یه بار دیگه شما رو نبینم
بعدش مثل چی از اونجا فرار کردم
○ ساتورو حالت خوبه ؟؟
@ همه .... همه چیز .. خراب شد .... اون .. اون هرگز منو نمی بخشه
درد ناک بود نه ؟؟؟
۲.۵k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.