فیک (جرعت یا حقیقت ؟) part 7
جرعت یا حقیقت ؟
پارت 7
چشمای جیهوپ از تعجب اندازه یه گردو شد
سو وون خودشو عقب کشید و لبخند زد
- چطور بود ؟
اما هوسوک همونطوری مات مونده بود
- چیه ؟
+ به عنوان اون شخص پشمام ریخت !
+ می...میخای ببوسیش ؟
سو وون جوری که جیهوپ نشنوه زیر لب گفت
- بوسیدمش !
تا اخر مسیر جیهوپ دستش رو لبش بود و سو وون سعی میکرد ضربان قلبشو کنترل کنه !
+ اعترافت افتضاح بود !
- یااا خیلیم عالی بود
+ حالا چرا اولین بوسه منو اسیر کردی ؟
سو وون پقی زد زیر خنده
- خودتم اولین بوسه منو گیر انداختی !
و هر دو زدن زیر خنده
+ به عنوان کسی که از بچگی باهاش بزرگ شدم حقت بود اولین نفر طعم لبامو بچشی !
- عه ! لبای من چه مزه ای بود ؟
جیهوپ کمی لبشو لیسید بعد گفت
+ توت فرنگی !
سو وکن قیافه پوکر به خودش گرفت
- د اخه ادم عاقل توت فرنگی خودش مزه داره ؟ مزه اب میده :/
هوسوک زد زیر خنده
+ توت فرنگی با شکر اضافه !
- ولی مال تو ملس بود ...
- مث انگور سیاه :)
هوسوک پرید وسط حرفش و با انگشتش به درخت موز اشاره کرد ...
+ عه اونجا رو نگا موززز
سو وون لبخندی زد
- تو قدت نمیرسه بغلم کن تا برم برات موز بچینم !
هوسوک تو یه حرکت سو وونو یک متر برد بالا و سو وون یه دسته موز چید و اورد پایینننن !
به محض اینکه هوسوک سو وونو گذاشت زمین دستشو روی قلبش گذاشت
+ عااای
سو وون نگران به سمتش دوید
- چی شده ؟؟
+ نمیدونم یکم تیر میکشه !
سو وونو دستشو روی قلبو هوسوک فشار داد و شروع کرو به ماساژ دادنش
- الان بهتری ؟
+ اوهوم !
سو وون پوست موزو کند و اونو توی دهن جیهوپ گذاشت
- بخور فک کنم قندت افتاده !
+ موز قند داره ؟
- نه پس خیار قند داره :/
جیهوپ دیگه چیزی نگفت و به خوردن موزش ادامه داد ...
****
جیهوپ همونطور که روی شن ها نشسته بود و به دریا خیره بود گفت
+ سو وون راستش تو بهترین دوستمی ! ...
+ نمیتونم باور کنم شخص دیگه ای رو بجز من دکست داری ...
+ حسودم خودتی !
جیهوپ نگاهی به سو وون کرد ...
+ من اینهمه حرف زدم تو خابیدیییی ؟!
سو وون عین خرس سرشو روی پای هوسوک گذاشته بود و به خواب فرو رفته بود !
اما اکه سو وون اون حرفا رو میشنید چی ؟
پارت 7
چشمای جیهوپ از تعجب اندازه یه گردو شد
سو وون خودشو عقب کشید و لبخند زد
- چطور بود ؟
اما هوسوک همونطوری مات مونده بود
- چیه ؟
+ به عنوان اون شخص پشمام ریخت !
+ می...میخای ببوسیش ؟
سو وون جوری که جیهوپ نشنوه زیر لب گفت
- بوسیدمش !
تا اخر مسیر جیهوپ دستش رو لبش بود و سو وون سعی میکرد ضربان قلبشو کنترل کنه !
+ اعترافت افتضاح بود !
- یااا خیلیم عالی بود
+ حالا چرا اولین بوسه منو اسیر کردی ؟
سو وون پقی زد زیر خنده
- خودتم اولین بوسه منو گیر انداختی !
و هر دو زدن زیر خنده
+ به عنوان کسی که از بچگی باهاش بزرگ شدم حقت بود اولین نفر طعم لبامو بچشی !
- عه ! لبای من چه مزه ای بود ؟
جیهوپ کمی لبشو لیسید بعد گفت
+ توت فرنگی !
سو وکن قیافه پوکر به خودش گرفت
- د اخه ادم عاقل توت فرنگی خودش مزه داره ؟ مزه اب میده :/
هوسوک زد زیر خنده
+ توت فرنگی با شکر اضافه !
- ولی مال تو ملس بود ...
- مث انگور سیاه :)
هوسوک پرید وسط حرفش و با انگشتش به درخت موز اشاره کرد ...
+ عه اونجا رو نگا موززز
سو وون لبخندی زد
- تو قدت نمیرسه بغلم کن تا برم برات موز بچینم !
هوسوک تو یه حرکت سو وونو یک متر برد بالا و سو وون یه دسته موز چید و اورد پایینننن !
به محض اینکه هوسوک سو وونو گذاشت زمین دستشو روی قلبش گذاشت
+ عااای
سو وون نگران به سمتش دوید
- چی شده ؟؟
+ نمیدونم یکم تیر میکشه !
سو وونو دستشو روی قلبو هوسوک فشار داد و شروع کرو به ماساژ دادنش
- الان بهتری ؟
+ اوهوم !
سو وون پوست موزو کند و اونو توی دهن جیهوپ گذاشت
- بخور فک کنم قندت افتاده !
+ موز قند داره ؟
- نه پس خیار قند داره :/
جیهوپ دیگه چیزی نگفت و به خوردن موزش ادامه داد ...
****
جیهوپ همونطور که روی شن ها نشسته بود و به دریا خیره بود گفت
+ سو وون راستش تو بهترین دوستمی ! ...
+ نمیتونم باور کنم شخص دیگه ای رو بجز من دکست داری ...
+ حسودم خودتی !
جیهوپ نگاهی به سو وون کرد ...
+ من اینهمه حرف زدم تو خابیدیییی ؟!
سو وون عین خرس سرشو روی پای هوسوک گذاشته بود و به خواب فرو رفته بود !
اما اکه سو وون اون حرفا رو میشنید چی ؟
۸۴.۴k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.