پارت ۲
پارت ۲
امشب شب من بود ..
حالا فقط با ی شورت و سوتین جلوم بود ..
اونام بزور جر دادم و به هیکلش نگاه انداختم ..
این هیکل تمام و کمالش مال من بود ..
روش خیمه زدم بی توجه به گریه هاش لباشو قفل لبام کرد ..
عمیق مک میزدم همینجوری لبمو کشیدم تا روی گردنش لرزش بدنش رو تونستم حس کنم
گریه کنان گفت :
+آقا بسه من خجالت میکشم
بی توجه بهش سینه هاشو توی دستم به بازی گرفتم ..
سینه هاشو مک میزدم و توی دهنم میکرد بی طاقت لباسامو در آوردم که دیدم چشاشو بست که گفتم :
_چرا چشاتو میبندی خشگلم میخام ی چیز خشمزع نشونت بدم که همه دخترا ازش تعریف میکنن
بی اعتنا به حرفم فقط مشت میزد به بازوم که ولش کنم ..
اینجوری نمیشد ..
از توی کشوم طناب آوردم و دستاشو و پاهاشو به تاج تخت بستم ..
شلوارمو در آوردم شرتمو کشیدم پایین که کیر ۳۰سانتیم اومد بیرون زیادی برای این دختر بزرگ بود نمیدونستم زیرم تحمل میاره یا نه ولی باید فروش میکردم اون دختر مورد علاقم بود ..
چشاشو بست که با هشدار گفتم :
_یا چشاتو باز میکنی این خوشمزه رو میبینی یا بزور چشاتو باز میکنم همین خوشمزه رو میدم دهنت ..
به حرفم اعتنا نکرد فقط گریه میکرد ..
که رفتم روی تخت موهاشو گرفتم تو دستم و مجبورش کردم که چشاشو باز کنه ..
که با دیدن کیرم هینی کشید گفتم :
_چیه دخملم؟ترسیدی ؟نترس هنوز کلی کار داریم باهم
حالا از دستورات من سر پیچی میکنی ؟
با چشمای خشگلش مظلوم نگاهم میکرد
برای همین گفتم:
_ دهنتو باز کن
ترسیده گفت:
+برای چی آقا ؟
_میخام بدم دهنت جوجه
حالت چندشی به خودش گرفتو بیشتر از قبلی زد زیر گریه :
+آقا لطفا ولم کن میخام برم
سیلی بهش زدم گفتم :
_تتلو راست میگه کونی که خارش میکنه خودش سفارش میکنه چقدر بهت گفتم برو نرفتی الان دیگه مجبوری دهنتو باز کنی..
باز کن تا دهنتو پر خون نکردم ..
از روی ترسش دهنشو کمی باز کرد که با اخطار گفتم :
_بیشتر باز کن اون لامصبو
دهنشو کمی بیشتر باز کرد که کیرمو دادم داخل دهنش ..
گریه هاش بیشتر شد ..
ولی اهمیت ندادم الان فقط میخواستم صدای ناله هاشو زیرم بشنوم
موهاشو گرفتم سرشو هماهنگ تکون میدادم ..
حالا دیگه داشتم میمردم میخواستم ..
برای همین کیرمو از دهنش در آوردم ..
پررو میشد اگر برای اولین بار تجربش کاندوم میزاشتم !!
برای همین روغن بدنو از کشو آوردم گذاشتم روی میز ..
که با گریه گفت :
+اون چیه آقا
_این روغنه برای اینکه راحت بره داخلت
رفتم روی تخت کصشو لیس میزدم ...
چه کص خشمزه ای داشت دخملم ..
عمیق لیس میزدم بلاخره میتونستم واردش کنم تا ابد مال خودم شه
امشب شب من بود ..
حالا فقط با ی شورت و سوتین جلوم بود ..
اونام بزور جر دادم و به هیکلش نگاه انداختم ..
این هیکل تمام و کمالش مال من بود ..
روش خیمه زدم بی توجه به گریه هاش لباشو قفل لبام کرد ..
عمیق مک میزدم همینجوری لبمو کشیدم تا روی گردنش لرزش بدنش رو تونستم حس کنم
گریه کنان گفت :
+آقا بسه من خجالت میکشم
بی توجه بهش سینه هاشو توی دستم به بازی گرفتم ..
سینه هاشو مک میزدم و توی دهنم میکرد بی طاقت لباسامو در آوردم که دیدم چشاشو بست که گفتم :
_چرا چشاتو میبندی خشگلم میخام ی چیز خشمزع نشونت بدم که همه دخترا ازش تعریف میکنن
بی اعتنا به حرفم فقط مشت میزد به بازوم که ولش کنم ..
اینجوری نمیشد ..
از توی کشوم طناب آوردم و دستاشو و پاهاشو به تاج تخت بستم ..
شلوارمو در آوردم شرتمو کشیدم پایین که کیر ۳۰سانتیم اومد بیرون زیادی برای این دختر بزرگ بود نمیدونستم زیرم تحمل میاره یا نه ولی باید فروش میکردم اون دختر مورد علاقم بود ..
چشاشو بست که با هشدار گفتم :
_یا چشاتو باز میکنی این خوشمزه رو میبینی یا بزور چشاتو باز میکنم همین خوشمزه رو میدم دهنت ..
به حرفم اعتنا نکرد فقط گریه میکرد ..
که رفتم روی تخت موهاشو گرفتم تو دستم و مجبورش کردم که چشاشو باز کنه ..
که با دیدن کیرم هینی کشید گفتم :
_چیه دخملم؟ترسیدی ؟نترس هنوز کلی کار داریم باهم
حالا از دستورات من سر پیچی میکنی ؟
با چشمای خشگلش مظلوم نگاهم میکرد
برای همین گفتم:
_ دهنتو باز کن
ترسیده گفت:
+برای چی آقا ؟
_میخام بدم دهنت جوجه
حالت چندشی به خودش گرفتو بیشتر از قبلی زد زیر گریه :
+آقا لطفا ولم کن میخام برم
سیلی بهش زدم گفتم :
_تتلو راست میگه کونی که خارش میکنه خودش سفارش میکنه چقدر بهت گفتم برو نرفتی الان دیگه مجبوری دهنتو باز کنی..
باز کن تا دهنتو پر خون نکردم ..
از روی ترسش دهنشو کمی باز کرد که با اخطار گفتم :
_بیشتر باز کن اون لامصبو
دهنشو کمی بیشتر باز کرد که کیرمو دادم داخل دهنش ..
گریه هاش بیشتر شد ..
ولی اهمیت ندادم الان فقط میخواستم صدای ناله هاشو زیرم بشنوم
موهاشو گرفتم سرشو هماهنگ تکون میدادم ..
حالا دیگه داشتم میمردم میخواستم ..
برای همین کیرمو از دهنش در آوردم ..
پررو میشد اگر برای اولین بار تجربش کاندوم میزاشتم !!
برای همین روغن بدنو از کشو آوردم گذاشتم روی میز ..
که با گریه گفت :
+اون چیه آقا
_این روغنه برای اینکه راحت بره داخلت
رفتم روی تخت کصشو لیس میزدم ...
چه کص خشمزه ای داشت دخملم ..
عمیق لیس میزدم بلاخره میتونستم واردش کنم تا ابد مال خودم شه
۵۴۱
۰۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.