~~~فیک خانواده مخفی جئون(همسر مخفی)~~~
پارت : 19
ساعت از دوازده گذشته بود و هنوز خبری ازش نبود !
خسته از صبر کردن به سمت تخت خواب رفتم چشمام انقدر سنگین شده بود که حال بیش از این منتظر بودن نداشتم !
صبح که بلند شدم جونگکوک رو کنارم دیدم
لباسامو عوض کردم و بعد از مرتب کردن موهام و تمیز کردن صورتم بیرون رفتم !
به اتاق سیوان رفتم و بیدارش کردم !
آماده ش کردم و باهم از اتاق بیرون اومدیم
خدمتکار صبحانه رو آماده کرده بود !
پشت میز نشستیم و منتظر موندیم تا کوک بیاد.
با جسمی خسته اومد و نشست
_صبح بخیر !
جواب شو دادم و شروع کردیم به خوردن !
بعد صبحانه جونگکوک سبوانو با راننده شخصیش فرستاد مهد و خودش امروز خونه موند !
فرست رو قنیمت شمردم و با آماده کردن قهوهش به سمت اتاق کارش رفتم
و با در زدن به داخل اتاقش رفتم .
عینک مطالعه شو در اورد و منتظر نگاهم کرد
گفتم شاید خسته باشی قهوه آوردم برات !
_ممنون
قهوه رو رو میزش گذاشتم
و رو صندلی کنار میزِش نشستم .
_کاری داری ؟
آره
قهوه شو گرفت و گفت :
_میشنوم !
ما که چند وقته دیگه از اینجا میریم
_خب !
خب مادرم....
_متوجه شدم !
با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم
_دارم دنبالش میگردم ، نمیخواد نگران باشی !
بقیه پارت های جلوتر در کانال روبیکا :
https://rubika.ir/joinc/DBCAAEHI0BRWBISPWOIGKOSSLZLWTVIZ
ساعت از دوازده گذشته بود و هنوز خبری ازش نبود !
خسته از صبر کردن به سمت تخت خواب رفتم چشمام انقدر سنگین شده بود که حال بیش از این منتظر بودن نداشتم !
صبح که بلند شدم جونگکوک رو کنارم دیدم
لباسامو عوض کردم و بعد از مرتب کردن موهام و تمیز کردن صورتم بیرون رفتم !
به اتاق سیوان رفتم و بیدارش کردم !
آماده ش کردم و باهم از اتاق بیرون اومدیم
خدمتکار صبحانه رو آماده کرده بود !
پشت میز نشستیم و منتظر موندیم تا کوک بیاد.
با جسمی خسته اومد و نشست
_صبح بخیر !
جواب شو دادم و شروع کردیم به خوردن !
بعد صبحانه جونگکوک سبوانو با راننده شخصیش فرستاد مهد و خودش امروز خونه موند !
فرست رو قنیمت شمردم و با آماده کردن قهوهش به سمت اتاق کارش رفتم
و با در زدن به داخل اتاقش رفتم .
عینک مطالعه شو در اورد و منتظر نگاهم کرد
گفتم شاید خسته باشی قهوه آوردم برات !
_ممنون
قهوه رو رو میزش گذاشتم
و رو صندلی کنار میزِش نشستم .
_کاری داری ؟
آره
قهوه شو گرفت و گفت :
_میشنوم !
ما که چند وقته دیگه از اینجا میریم
_خب !
خب مادرم....
_متوجه شدم !
با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم
_دارم دنبالش میگردم ، نمیخواد نگران باشی !
بقیه پارت های جلوتر در کانال روبیکا :
https://rubika.ir/joinc/DBCAAEHI0BRWBISPWOIGKOSSLZLWTVIZ
۳۲۲
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.