سناریو بانگو پارت 6
سناریو بانگو پارت 6
هنوز اسم نداره
عاخیشش،خونه،دیگه حوصله ماموریت ندارم>-<
-خب حالا اونو چیکارش کردی؟؟^^
-شرمنده نمی تونم بگم
-چرا؛-؛
-چون بچه شدی روحیه ات ضعیف شده،بگم نابود میشی
-عه،باش؛-؛
(بازم انگار خواهر برادر شدن^~^)
-(تلپورت)من آمدممممممممممم
-یا خداااا
-یا خداااا
-چیشد چرا دوتاتون دو متر پریدین هوا 😐
-اخه لعنتی یهو میای خب ما زهر ترک میشیم اسکل
-میمردی قشنگ در میزدی بیای تو ؟
-شرمنده😅
-خو حالا این ماموریتت چی بود که یه ماه طول کشید؟
-جاسوسی،جاسوسی،جاسوسی
-بعلع،منطقیه
-خب من چه کنم به خاطر قدرتم میگن باید جاسوسی کنی
-بعلع میدانم
-راستی ریو،تو این چند وقت چی کردی؟نکنه بازم آدم کشتی؟'-'(نکته:هیو از آدم کشتن متنفره،البته کشتن آدمای خوب)
-عامممم،عاره ، ده هزار و چارصد و یک آدم کشتم تا الان^^
-چقدددد زیاددددددددددددددددددد
-عام ،خب آدم خوب نکشتم ،مشکلی هست؟؟
-میشه بگی قضیه کشتن این همه آدم چی بوده😑
-اون چارصدتا اولی خلافکار بودن،اون ده هزارتا هم یاکوزا و خلافکار اینا که کرومی رو گروگان گرفته بودن،اون یکی هم باز یاکوزا بود که شکنجه کردم
-عاهاو،عجب
-بعلع
-ها راستی،هیگوچی بم گفت باز ماموریت داری
-واتتتتتتتتتتتتتت(آب شدن)
دیگه حال ادامه دادن ندارم '~'
ادامه دارددد…………
هنوز اسم نداره
عاخیشش،خونه،دیگه حوصله ماموریت ندارم>-<
-خب حالا اونو چیکارش کردی؟؟^^
-شرمنده نمی تونم بگم
-چرا؛-؛
-چون بچه شدی روحیه ات ضعیف شده،بگم نابود میشی
-عه،باش؛-؛
(بازم انگار خواهر برادر شدن^~^)
-(تلپورت)من آمدممممممممممم
-یا خداااا
-یا خداااا
-چیشد چرا دوتاتون دو متر پریدین هوا 😐
-اخه لعنتی یهو میای خب ما زهر ترک میشیم اسکل
-میمردی قشنگ در میزدی بیای تو ؟
-شرمنده😅
-خو حالا این ماموریتت چی بود که یه ماه طول کشید؟
-جاسوسی،جاسوسی،جاسوسی
-بعلع،منطقیه
-خب من چه کنم به خاطر قدرتم میگن باید جاسوسی کنی
-بعلع میدانم
-راستی ریو،تو این چند وقت چی کردی؟نکنه بازم آدم کشتی؟'-'(نکته:هیو از آدم کشتن متنفره،البته کشتن آدمای خوب)
-عامممم،عاره ، ده هزار و چارصد و یک آدم کشتم تا الان^^
-چقدددد زیاددددددددددددددددددد
-عام ،خب آدم خوب نکشتم ،مشکلی هست؟؟
-میشه بگی قضیه کشتن این همه آدم چی بوده😑
-اون چارصدتا اولی خلافکار بودن،اون ده هزارتا هم یاکوزا و خلافکار اینا که کرومی رو گروگان گرفته بودن،اون یکی هم باز یاکوزا بود که شکنجه کردم
-عاهاو،عجب
-بعلع
-ها راستی،هیگوچی بم گفت باز ماموریت داری
-واتتتتتتتتتتتتتت(آب شدن)
دیگه حال ادامه دادن ندارم '~'
ادامه دارددد…………
۱.۵k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.