PΛЯƬ25(ادامه پارت )
(از دید جیمین )
اب پرتغال رو خوردم
گفتم:اوم کی چی میخواستی بهم بگ...
که یهو فهمیدم دارم داغ میشم
ته لیوان رو دیدم که یه قرصه توش
گفتم:اوففف...لعنتی چی ریختی توش ؟
گفت:تحریک کننده ددی(لبخند شیطنتانه)
اومد طرفم و روم نشست دستی به بالاتنم کشید و صورتش رو نزدیکم کرد
داشتم همش عرق میکردم
میخواستم فقط بکنم توی یک کسی
یاد ا/ت افتادم
به زور انداختمش اون طرف
و دوییدم و سمت بیرون از در
نمیدونم چرا گریمم گرفته بود
داشتم به زور میدوییدم به سمت ماشینم اخلاقم تغییر کرده بود
رفتم سمت ماشین که...
(از دید ا/ت )
دیدم که جیمین دختره رو پس زد و سریع اومد بیرون خودمو پشت دیوار پنهان کردم
همه حرفاشونو شنیده بودم
باورم نمیشد با وجود قرص تحریک کننده جیمین دختره رو پس زد
با اینکه 1 ماه نشد اما از نظر من اون شرط رو برد
رفتم دنبالش
دم در ماشینش
گفتم:جیمین ...
روش رو برگردوند و تا منو دید گفت:ا/ت تو اینجا چکار داری ؟
با لبخند گفتم:ببخشید چون بهت اعتماد نداشتم دنبالت اومدم
گفت:معذرت میخوام من ...من فقط میخواستم بیام اینجا تا باهم حرفامونو تموم کن..
پریدم وسط حرفش و گفتم:لازم نیست چیزیو بگی منهمه چیو شنیدم..
لبخند زد قرمز شده بود از فشار
صورتش رو در هم کشید
فهمیدم الان به دوش اب سرد نیاز داره
رفتم سویچ رو ازش گرفتم
گفتم:سریع برو بشین با این حالت ...من رانندگی میکنم
رفت نشست
داشتم تند میرفتم ..دیدم که حالش اصلا خوب نبود
گفتم:تحمل کن جیمین الان میرسیم
گفت:دم در یه داروخونه وایسا
گفتم:چرا؟
با داد گفت:واییی دارم میمیرم تروخدا کل کل نکن وایسااا
گفتم:باشه اروم باش
رفتم جلوی یک دارو خونه وایسادم
با همون حالش رفت داخل دارو خونه
(از دید جیمین)
رفتم داروخونه و با حال وحشتناکی که داشتم رفتم سمت پیشخوان و گفتم:یه قرص ماکاویت اف (همون قرص تحریک کننده ) بدید سریع
(با صدای بلند)
رفت واسم اورد رفتم سریع حساب کردم و یه لیوان اب از زیر اب سرد کن دارخونه برداشتم سریع رفتم داخل ماشین ..
(از دید ا/ت )
تو ماشین منتظر جیمین بودم که اومد نشست
یه قرص از توی جعبه برداشت
بهم داد با لیوان اب
و گفت:سریع ا/ت اینارو بخور
گفتم:واسه چی باید این قرص رو بخورم؟چیه اصن؟
با فریاد و صورت عرق کرده گفت:سریع بگیر و بخور سریع!!!!!
از فریادش برای اولین بار ترسیدم
قرص و اب رو گرفتم و خوردم
ماشین رو روشن کردم و گفتم:امیدوارم نمیرم وگرنه توی زندگی بعدیم میکشمت
راه افتادم به سمت خونه
5 دقیقه بعد حالم یجوری شد
لعنتی فقط میخواستم یکی بکوبه توم
شر شر عرق میکردم
گفتم:چی ریختی توش لعنتییی
گفت:تحریک کننده حالا توهم مثل من شدی(پوزخند)
من جنبه اینجور چیزام کم بود
گفتم:اوففف لعنت بهتت
دیگه رسیده بودیم
رفتیم داخل عمارت
دیگه نمیتونستم طاقت بیارم حالم خیلی بد بود
پالتوم که بلند بود رو در اوردم و گفتم:جیمین من خیلی حشریم من میخوامت
جیمین با صورت عرق کرده اومد نزدیکم و پیشونیش رو به پوشینیم چسبوند با صدای بم و خش دار جذابش گفت:بیب؟چیو میخوای ؟
برای اولین بار چشامو بستم و لبامو بین لباش جا دادم
اونم همکاری کرد
کتشو در اوردم و گردنشو گرفتم و لباشو گاز میزدم
کراپ تاپی که تنم بود رو از تن در اورد و قزن سوتینمو باز کرد همینجور که لبامو میبوسید سینه امو میمالید
منم پیراهن تنش رو جر دادم و اون رو هم در اوردم
دور کمرش رو گرفتم و خودمو بهش چسبوندم
لبامو از لبش جدا کردم یه دستی به روی بدنش کشیدم و از گردن تا پایین شکمش رو میبوسیدم
همینجور که میومدم پایین رسیدم به کمربندش دستامو بردم طرفش و کمر بندشو باز کردم دکمه شلوارش رو هم باز کردم
شلوارش رو کشیدم پایین
دیکشو که از پشت باکسر برامده شده بود رو از روی باکسر بوسیدم
جیمین موهام رو که باز بود رو نوازش کرد و گفت:اوفف..بیبی دیوونم نکن زود بخورش
سرمو اوردم بالا و پوزخند زدم
باکسرش رو دراوردم و دیکش رو که خیلی کلفت و دراز شده بود رو کردم توی دهنم
داشتم همینجور براش میخورم که...
توی خماری بمونید😂🤣
اب پرتغال رو خوردم
گفتم:اوم کی چی میخواستی بهم بگ...
که یهو فهمیدم دارم داغ میشم
ته لیوان رو دیدم که یه قرصه توش
گفتم:اوففف...لعنتی چی ریختی توش ؟
گفت:تحریک کننده ددی(لبخند شیطنتانه)
اومد طرفم و روم نشست دستی به بالاتنم کشید و صورتش رو نزدیکم کرد
داشتم همش عرق میکردم
میخواستم فقط بکنم توی یک کسی
یاد ا/ت افتادم
به زور انداختمش اون طرف
و دوییدم و سمت بیرون از در
نمیدونم چرا گریمم گرفته بود
داشتم به زور میدوییدم به سمت ماشینم اخلاقم تغییر کرده بود
رفتم سمت ماشین که...
(از دید ا/ت )
دیدم که جیمین دختره رو پس زد و سریع اومد بیرون خودمو پشت دیوار پنهان کردم
همه حرفاشونو شنیده بودم
باورم نمیشد با وجود قرص تحریک کننده جیمین دختره رو پس زد
با اینکه 1 ماه نشد اما از نظر من اون شرط رو برد
رفتم دنبالش
دم در ماشینش
گفتم:جیمین ...
روش رو برگردوند و تا منو دید گفت:ا/ت تو اینجا چکار داری ؟
با لبخند گفتم:ببخشید چون بهت اعتماد نداشتم دنبالت اومدم
گفت:معذرت میخوام من ...من فقط میخواستم بیام اینجا تا باهم حرفامونو تموم کن..
پریدم وسط حرفش و گفتم:لازم نیست چیزیو بگی منهمه چیو شنیدم..
لبخند زد قرمز شده بود از فشار
صورتش رو در هم کشید
فهمیدم الان به دوش اب سرد نیاز داره
رفتم سویچ رو ازش گرفتم
گفتم:سریع برو بشین با این حالت ...من رانندگی میکنم
رفت نشست
داشتم تند میرفتم ..دیدم که حالش اصلا خوب نبود
گفتم:تحمل کن جیمین الان میرسیم
گفت:دم در یه داروخونه وایسا
گفتم:چرا؟
با داد گفت:واییی دارم میمیرم تروخدا کل کل نکن وایسااا
گفتم:باشه اروم باش
رفتم جلوی یک دارو خونه وایسادم
با همون حالش رفت داخل دارو خونه
(از دید جیمین)
رفتم داروخونه و با حال وحشتناکی که داشتم رفتم سمت پیشخوان و گفتم:یه قرص ماکاویت اف (همون قرص تحریک کننده ) بدید سریع
(با صدای بلند)
رفت واسم اورد رفتم سریع حساب کردم و یه لیوان اب از زیر اب سرد کن دارخونه برداشتم سریع رفتم داخل ماشین ..
(از دید ا/ت )
تو ماشین منتظر جیمین بودم که اومد نشست
یه قرص از توی جعبه برداشت
بهم داد با لیوان اب
و گفت:سریع ا/ت اینارو بخور
گفتم:واسه چی باید این قرص رو بخورم؟چیه اصن؟
با فریاد و صورت عرق کرده گفت:سریع بگیر و بخور سریع!!!!!
از فریادش برای اولین بار ترسیدم
قرص و اب رو گرفتم و خوردم
ماشین رو روشن کردم و گفتم:امیدوارم نمیرم وگرنه توی زندگی بعدیم میکشمت
راه افتادم به سمت خونه
5 دقیقه بعد حالم یجوری شد
لعنتی فقط میخواستم یکی بکوبه توم
شر شر عرق میکردم
گفتم:چی ریختی توش لعنتییی
گفت:تحریک کننده حالا توهم مثل من شدی(پوزخند)
من جنبه اینجور چیزام کم بود
گفتم:اوففف لعنت بهتت
دیگه رسیده بودیم
رفتیم داخل عمارت
دیگه نمیتونستم طاقت بیارم حالم خیلی بد بود
پالتوم که بلند بود رو در اوردم و گفتم:جیمین من خیلی حشریم من میخوامت
جیمین با صورت عرق کرده اومد نزدیکم و پیشونیش رو به پوشینیم چسبوند با صدای بم و خش دار جذابش گفت:بیب؟چیو میخوای ؟
برای اولین بار چشامو بستم و لبامو بین لباش جا دادم
اونم همکاری کرد
کتشو در اوردم و گردنشو گرفتم و لباشو گاز میزدم
کراپ تاپی که تنم بود رو از تن در اورد و قزن سوتینمو باز کرد همینجور که لبامو میبوسید سینه امو میمالید
منم پیراهن تنش رو جر دادم و اون رو هم در اوردم
دور کمرش رو گرفتم و خودمو بهش چسبوندم
لبامو از لبش جدا کردم یه دستی به روی بدنش کشیدم و از گردن تا پایین شکمش رو میبوسیدم
همینجور که میومدم پایین رسیدم به کمربندش دستامو بردم طرفش و کمر بندشو باز کردم دکمه شلوارش رو هم باز کردم
شلوارش رو کشیدم پایین
دیکشو که از پشت باکسر برامده شده بود رو از روی باکسر بوسیدم
جیمین موهام رو که باز بود رو نوازش کرد و گفت:اوفف..بیبی دیوونم نکن زود بخورش
سرمو اوردم بالا و پوزخند زدم
باکسرش رو دراوردم و دیکش رو که خیلی کلفت و دراز شده بود رو کردم توی دهنم
داشتم همینجور براش میخورم که...
توی خماری بمونید😂🤣
۸.۵k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.