بی تی اس وبلک پینک پارت۴
بی تی اس وبلک پینک پارت۴
که یکدفعه روی زمین وسط خیابون اوفتاد . تهیونگ داشت با گریه قدم میزد که جنی رو دید با سرعت به سمتش رفت😵
و گفت جنی جنی چشانو باز کن . جنی رو تو بغلش گرفتو گفت لطفا بلند شو.
جنی چشماشو باز کرد به سرعت بوسه ای از لباش زد و گفت تهیونگ خیلی دوصت دارم. ولی نمیتونیم با هم باشیم.
نمیخوام عشق پنهونی داشته باشیم.همون لحظه یک هیتر از اونجا رد میشه و یک عکس از اونا میگیره .
لیسا دنبال جنی که بود بعد از دیدن اون هیتر به سرعت نور دنبالش رفت و با یکم زخم کاری گوشیشو ازش گرفتو در رفت.
به خونه که رسید کوک وقتی دیدش گفت چی شدی؟
چرا صورت نازت اینطوری شده؟
لیسا گفتش هیچی کوک بزار برم .
کوک دستشو گرفت و به خودش کشید😷
لیسا هم بغلش کرد . گفت جدیدا خیلی نگرانیا هیونگم بعد سریع از بغلش جدا شد و رفت اتاقش .کوک هنوز تو شوک بود و گفت : هیونگم.؟
تهیونگ وجنی داشتن راه میرفتن و جنی دلیل اینکه نمیتونه با ته باشه رو گفت.
تهیونگ گفت ماهمو دوصت داریم باید خودمون به آرمی و بلینکا بگیم نه اینکه خودشون بفهمن اینطوری سوژه میشیم.
جنی گفت فکر خوبیه ولی فکر کنم بقیه اعضا هم به هم علاقه دارن بزار از اونا هم ایده مونو بگیم و نظرشونو بپرسیم . تهیونگ با خوشحالی قبول کرد و رفتن.
رزی که منتظر جیمین بود.با صدای در بلند شد.ولی تهیونگ و جنی بودن😥دوباره با ناراحتی نشست .
ته گفت چیه رزی؟ رزی گفت جیمین همیشه انقدر دیر میاد؟ شاید از من بدش میاد نمیخواد منو ببینه .
تهیونگ و جنی بدون اینکه چیزی بگن از اونجا رفتن .
و جیمین اومد .
و سریع بوسش کرد😙
رزی گفت معلومه کجایی_؟ ساعت ۳ شبه ها.
جیمین گفت چقد عصبانی ای .
به من چه ؟
رزی با ناراحتی و اشک رفت داخل اتاقش و گریه میکرد که جیمین وارد شد و گفت ناراحتت کردم؟ رزی گفت برو بیرون . جیمین هم بد تر دراز کشید رو تخت و دستشو دور کمر باریک رزی حلقه کرد و چونشو گذاشت روی شونه رزی.
رزی هم دست جیمین و گرفت.
jisoo?
جیسو هنوز به فکر سه روز پیش حرف جین بود.
جیسو که داشت کتاب میخوند ،نامجون اومد داخل .جیسوگفت نامی چیزی شده.؟؟؟؟؟؟ و تا گفتش ji
جیسوگفت جین چیزیش شده؟؟ هان؟ جواب بده دیگه.
ار ام گفت اروم باش فقط دیوونه عشق تو شد .
جیسو گفت چی؟ من؟
ار ام: آره پس کی؟
جیسو گفت خوابیده؟
نامی گفت اره احتمالا الان خوابه .
جیسو گفت میشه امشب تو اینجا بخوابی من پیش جینم.
ار ام: البته .
جیسو وارد اتاق شد . جین تو خواب میگفت: جیسو و ورلد واید هندسام .۳
جیسو رفت جلوی تخت و نشست و صورتشو نزدیک جین کرد .
و بوسیدش .
( همه همو بوسیدن که)
پایان.
پارت ۴ تموم شد گود نایت عشقام لطفا فالوم کنین میسی
که یکدفعه روی زمین وسط خیابون اوفتاد . تهیونگ داشت با گریه قدم میزد که جنی رو دید با سرعت به سمتش رفت😵
و گفت جنی جنی چشانو باز کن . جنی رو تو بغلش گرفتو گفت لطفا بلند شو.
جنی چشماشو باز کرد به سرعت بوسه ای از لباش زد و گفت تهیونگ خیلی دوصت دارم. ولی نمیتونیم با هم باشیم.
نمیخوام عشق پنهونی داشته باشیم.همون لحظه یک هیتر از اونجا رد میشه و یک عکس از اونا میگیره .
لیسا دنبال جنی که بود بعد از دیدن اون هیتر به سرعت نور دنبالش رفت و با یکم زخم کاری گوشیشو ازش گرفتو در رفت.
به خونه که رسید کوک وقتی دیدش گفت چی شدی؟
چرا صورت نازت اینطوری شده؟
لیسا گفتش هیچی کوک بزار برم .
کوک دستشو گرفت و به خودش کشید😷
لیسا هم بغلش کرد . گفت جدیدا خیلی نگرانیا هیونگم بعد سریع از بغلش جدا شد و رفت اتاقش .کوک هنوز تو شوک بود و گفت : هیونگم.؟
تهیونگ وجنی داشتن راه میرفتن و جنی دلیل اینکه نمیتونه با ته باشه رو گفت.
تهیونگ گفت ماهمو دوصت داریم باید خودمون به آرمی و بلینکا بگیم نه اینکه خودشون بفهمن اینطوری سوژه میشیم.
جنی گفت فکر خوبیه ولی فکر کنم بقیه اعضا هم به هم علاقه دارن بزار از اونا هم ایده مونو بگیم و نظرشونو بپرسیم . تهیونگ با خوشحالی قبول کرد و رفتن.
رزی که منتظر جیمین بود.با صدای در بلند شد.ولی تهیونگ و جنی بودن😥دوباره با ناراحتی نشست .
ته گفت چیه رزی؟ رزی گفت جیمین همیشه انقدر دیر میاد؟ شاید از من بدش میاد نمیخواد منو ببینه .
تهیونگ و جنی بدون اینکه چیزی بگن از اونجا رفتن .
و جیمین اومد .
و سریع بوسش کرد😙
رزی گفت معلومه کجایی_؟ ساعت ۳ شبه ها.
جیمین گفت چقد عصبانی ای .
به من چه ؟
رزی با ناراحتی و اشک رفت داخل اتاقش و گریه میکرد که جیمین وارد شد و گفت ناراحتت کردم؟ رزی گفت برو بیرون . جیمین هم بد تر دراز کشید رو تخت و دستشو دور کمر باریک رزی حلقه کرد و چونشو گذاشت روی شونه رزی.
رزی هم دست جیمین و گرفت.
jisoo?
جیسو هنوز به فکر سه روز پیش حرف جین بود.
جیسو که داشت کتاب میخوند ،نامجون اومد داخل .جیسوگفت نامی چیزی شده.؟؟؟؟؟؟ و تا گفتش ji
جیسوگفت جین چیزیش شده؟؟ هان؟ جواب بده دیگه.
ار ام گفت اروم باش فقط دیوونه عشق تو شد .
جیسو گفت چی؟ من؟
ار ام: آره پس کی؟
جیسو گفت خوابیده؟
نامی گفت اره احتمالا الان خوابه .
جیسو گفت میشه امشب تو اینجا بخوابی من پیش جینم.
ار ام: البته .
جیسو وارد اتاق شد . جین تو خواب میگفت: جیسو و ورلد واید هندسام .۳
جیسو رفت جلوی تخت و نشست و صورتشو نزدیک جین کرد .
و بوسیدش .
( همه همو بوسیدن که)
پایان.
پارت ۴ تموم شد گود نایت عشقام لطفا فالوم کنین میسی
۱۰.۷k
۲۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.