پارت 8 زندگی سیاه

پارت 8 زندگی سیاه

جیهوپ. فقط یه چیزی بهت بگم
_ بگو
جیهوپ. به دختره هست اسمش یوناست اون هر...زه ترین دختره اون فقط دنبال پول و ثروت جیمین اون اگر بخواد میتونه تو رو بکشه تا به ثروت جیمین برسه فقط حواست باشه
_ اوکی حواسم هست
فقط ساعت چنده
جیهوپ. ساعت 4 صبح
_ اووو یعنی منو تو این همه پیش همه بودیم
جیهوپ. اره
_ منو برسون خونه جیمین کلمو میکنه
جیهوپ. باشه

ویو جیمین

۴ صبح بود هنوز ا/ت نیومده بود عصابم خورد شده بود
دلم میخواست زمینو زمان رو جر بدم
یه یهو صدای در امد من رفتم اتاق ا/ت

ویو ا/ت

رفتم خونه دعا دعا میکردم جیمین خواب باشه
خدارو شکر برقا خاموش بود و همه جا ساکن بود منم یواش رفتم اتاقم وقتی برقو روشن کردم برگام ریخت

_ جیق
× گوشم پاره شد
_ نفهم ساعت 4 صبح تو اتاق من چیکار میکنی
× تو باید بگی تا 4 صبح چرا خونه نبودی ( داد )
_ باید به توهم جواب پس بدم ( داد )
× مگه نگفتم زود بیا خونه ( عربده )
_صدا تو برام بالا نبر ( با داد و بغض )
_ نمیدونم چرا یهو بغضم گرفت
× اااا ببخشید رو سرت دادم زدم { ا/ت رو بغل میکنه}
_ ولم کن همیشه کار خودتو میکنی بعد میگی ببخشید
× غلط کردم منو ببخش
_ باشه
× یهو لبشو بوسیدم
_ داری چیکار میکنی
× تقصیر من نبود
_ پس عمه ی من. اه ولش کن
× دوست دخترم میشی
_ نه
× چه روک و پوست کنده
دلتم نخواد باید دوست دخترم شی
_ الان دلم میخواد دوست دخترت شم
× واقعا
_ ارع
× پس مبارکه


ویو ا/ت
اون شب جیمین به بدبختی منو راضی کردن پیشش بخوابم
رفتم روی تخت خوابیدم که جیمین از پشت بغلم کرد
و خوابیدم