🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۱۱🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۱۱🩶🩶🩶🩶
دوستان متاسفم دیروز کلا خونه نبودم الان پارت میدم .👌
از زبان توکا
با صدای بلند اسمشو صدا زدن
توکا : امااااااااا
اما هم که توکا رو دید با تعجب
اما : توکااااا چانننننن چطور یعنی باهم توی یک مدرسه و یک کلاسیم 😍
توکا : ا..ارههه فکر کنم درسته
اما درست سمت چپ میز توکا نشسته بود یعنی بغل دست هم بودن
ویو راوی
اما و توکا یک عالمه در مورد کلاس و مدرسه حرف زدن کم کم بچه ها به مدرسه اومدن
وقتی همکلاسی های توکا و اما داشتن از در کلاس میومدن تو که همه هجوم برن سمت توکا یکی از دخترا توکا چان با من دوست میشی یکی دیگه نه توکا چاننن تو با من دوست میشی ( توجه داشته باشید که همه طرفداران توکا هستن و الان که قهرمان شون رو دیدن میخان به هش نزدیک بشن) یک دفعه پسری وارد کلاس میشه
اسم پسره تایچی توجه داشته باشی که تایچی پسریه که همیشه توکا رو اذیت میکنه
تایچی : به بهه توکا موش کوچولو چی شدی از الان به بعد باید دوست دخترم باشی
که یک پسر با پا زد تو صورتش و بله اون کسی نبود جز مایکی
مایکی اومده بود تا اما رو برسونه که اینو دید
مایکی : هی احمق دیگه حق نداری به توکا چان نزدیک بشی .
تایچی: چ..چشم
و فرار میکنه همه که از کار مایکی ترسیدن از توکا فاصله گرفتن
مایکی : امااا چرا بهم نگفته بودی که توکا چان هم کلاسیته
اما : مایکی خودمم تازه فهمیدم
توکا : مایکی الاناست که معلممون برسه باید بری
مایکی : هههوف باشه 😠 با اخم کیوت
مایکی رفت و معلم وارد کلاس شد همه مجبور شدم سر جاهاشون بشینن
معلم : همگی ساکت و بشینید سر جاهاتون همین الان راستی توکا بعد کلاس بمون بهم امضا بده 😉
توکا : ب...باشه
توکا در ذهن: اینجا چه خبره چرا همه طرفدارمم .
زنگ رو که زد توکا زود به معلمشون امضا داد و دست اما رو گرفت و از کلاس بدو بدو رفتن بیرون
اما : توکا چان چی شده چرا داریم فرار میکنیم
توکا : اما فقط بدو من نمی خام برم پیش طرفدارام فعلا حوصله ندارم تازه اگه دوست نداری باهم غذا بخوریم.....
اما : ن..نه من دوست دارم خیلی هم دوست دارم
پرس زمانی بعد مدرسه
مایکی اومد دنبال اما و دراکنم همراهش بود
که مایکی گفت:
مایکی : ........
تا پارت بعدی بایییی🖤🖤🖤🖤🖤👋👋👋
دوستان متاسفم دیروز کلا خونه نبودم الان پارت میدم .👌
از زبان توکا
با صدای بلند اسمشو صدا زدن
توکا : امااااااااا
اما هم که توکا رو دید با تعجب
اما : توکااااا چانننننن چطور یعنی باهم توی یک مدرسه و یک کلاسیم 😍
توکا : ا..ارههه فکر کنم درسته
اما درست سمت چپ میز توکا نشسته بود یعنی بغل دست هم بودن
ویو راوی
اما و توکا یک عالمه در مورد کلاس و مدرسه حرف زدن کم کم بچه ها به مدرسه اومدن
وقتی همکلاسی های توکا و اما داشتن از در کلاس میومدن تو که همه هجوم برن سمت توکا یکی از دخترا توکا چان با من دوست میشی یکی دیگه نه توکا چاننن تو با من دوست میشی ( توجه داشته باشید که همه طرفداران توکا هستن و الان که قهرمان شون رو دیدن میخان به هش نزدیک بشن) یک دفعه پسری وارد کلاس میشه
اسم پسره تایچی توجه داشته باشی که تایچی پسریه که همیشه توکا رو اذیت میکنه
تایچی : به بهه توکا موش کوچولو چی شدی از الان به بعد باید دوست دخترم باشی
که یک پسر با پا زد تو صورتش و بله اون کسی نبود جز مایکی
مایکی اومده بود تا اما رو برسونه که اینو دید
مایکی : هی احمق دیگه حق نداری به توکا چان نزدیک بشی .
تایچی: چ..چشم
و فرار میکنه همه که از کار مایکی ترسیدن از توکا فاصله گرفتن
مایکی : امااا چرا بهم نگفته بودی که توکا چان هم کلاسیته
اما : مایکی خودمم تازه فهمیدم
توکا : مایکی الاناست که معلممون برسه باید بری
مایکی : هههوف باشه 😠 با اخم کیوت
مایکی رفت و معلم وارد کلاس شد همه مجبور شدم سر جاهاشون بشینن
معلم : همگی ساکت و بشینید سر جاهاتون همین الان راستی توکا بعد کلاس بمون بهم امضا بده 😉
توکا : ب...باشه
توکا در ذهن: اینجا چه خبره چرا همه طرفدارمم .
زنگ رو که زد توکا زود به معلمشون امضا داد و دست اما رو گرفت و از کلاس بدو بدو رفتن بیرون
اما : توکا چان چی شده چرا داریم فرار میکنیم
توکا : اما فقط بدو من نمی خام برم پیش طرفدارام فعلا حوصله ندارم تازه اگه دوست نداری باهم غذا بخوریم.....
اما : ن..نه من دوست دارم خیلی هم دوست دارم
پرس زمانی بعد مدرسه
مایکی اومد دنبال اما و دراکنم همراهش بود
که مایکی گفت:
مایکی : ........
تا پارت بعدی بایییی🖤🖤🖤🖤🖤👋👋👋
۵.۷k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.