bad girl p: 119
با حرص پاشد به سمت در اومد خواس بره که بهش گفتم
«هیچوقت ی مافیا و البته ی قاتل رو تهدید نکن چون خودت ضرر میکنی»
رف تا خواستم درو ببندم نمیدونم کوک از کجا پیداش شد اومد نزاش درو ببندم رفتم پشت میز کارم نشستم کوکم اومد نشست روبه به روم
کوک: چی گفت بهت
هانا: هیچی زر مفت زد بعدم رف
کوک با سمجی تمام دوباره سوالشو پرسید
کوک: خب چه زری زد
هانا: گف دس از سر جونگ کوک بردار
کوک: واقعا؟
هانا: ارع
کوک: نمیدونستم روم کراش داره ببین چقد جذابم که کل دنیا روم کراشن(😊)
هانا: خب حالا فهمیدی برو دیگه
کوک: کجا
با دستم زدم به پیشونیم
هانا: اتاقت
کوک: ها راس میگی برم که کلی کار دارم
پاشد تا دم در رف یدفعه برگشت
کوک: راستی تو چی گفتی بش
هانا: گفتم بردار ماله خودت این خرگوش رومخ
کوک: یاااا من کجام رومخه
هانا: از کجا شروع کنم ها
کوک: آییش حالا جدی گفتی چی
هانا: من که جوابتو دادم
کوک: من جدی گفتم
هانا: خو منم جدی ام
کوک: جدی جدی منو فروختی
هانا: ارع گفتم فقط ببرش زودتر میگفتی تا بهت بدمش
کوک: که اینطور
هانا: ارع حالام زود برو دنبال کارت
«هیچوقت ی مافیا و البته ی قاتل رو تهدید نکن چون خودت ضرر میکنی»
رف تا خواستم درو ببندم نمیدونم کوک از کجا پیداش شد اومد نزاش درو ببندم رفتم پشت میز کارم نشستم کوکم اومد نشست روبه به روم
کوک: چی گفت بهت
هانا: هیچی زر مفت زد بعدم رف
کوک با سمجی تمام دوباره سوالشو پرسید
کوک: خب چه زری زد
هانا: گف دس از سر جونگ کوک بردار
کوک: واقعا؟
هانا: ارع
کوک: نمیدونستم روم کراش داره ببین چقد جذابم که کل دنیا روم کراشن(😊)
هانا: خب حالا فهمیدی برو دیگه
کوک: کجا
با دستم زدم به پیشونیم
هانا: اتاقت
کوک: ها راس میگی برم که کلی کار دارم
پاشد تا دم در رف یدفعه برگشت
کوک: راستی تو چی گفتی بش
هانا: گفتم بردار ماله خودت این خرگوش رومخ
کوک: یاااا من کجام رومخه
هانا: از کجا شروع کنم ها
کوک: آییش حالا جدی گفتی چی
هانا: من که جوابتو دادم
کوک: من جدی گفتم
هانا: خو منم جدی ام
کوک: جدی جدی منو فروختی
هانا: ارع گفتم فقط ببرش زودتر میگفتی تا بهت بدمش
کوک: که اینطور
هانا: ارع حالام زود برو دنبال کارت
۲.۵k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.