درخواستی
#درخواستی
#سناریو
وقتی دعواتون میشه و از خونه میندازنت بیرون و فرداش بهشون زنگ میزنن و میگن تو تصادف کردی
نامجون:نه...نه امکان نداره
جین:اشکاش سراریز میشه و سریعا خودشو به بیمارستان میرسونه
یونگی: با سرعت وحشتناکی رانندگی میکنه تا به بیمارستان برسه
هوسوک:خیلی نگرانته و عذاب وجدان داره وقتی میبینتت گریه میکنه
جیمین:خودشو به بیمارستان میرسونه و با دیدنت روی تخت بیمارستان به خودش لعنت میفرسته و گریش میگیره
تهیونگ:همش تقصیر منه.اگر چیزیش بشه خودمو نابود میکنم
کوک:حالش خیلی بده: من...من نمیخواستم اینجوری شه همش تقصیر منه
#سناریو
وقتی دعواتون میشه و از خونه میندازنت بیرون و فرداش بهشون زنگ میزنن و میگن تو تصادف کردی
نامجون:نه...نه امکان نداره
جین:اشکاش سراریز میشه و سریعا خودشو به بیمارستان میرسونه
یونگی: با سرعت وحشتناکی رانندگی میکنه تا به بیمارستان برسه
هوسوک:خیلی نگرانته و عذاب وجدان داره وقتی میبینتت گریه میکنه
جیمین:خودشو به بیمارستان میرسونه و با دیدنت روی تخت بیمارستان به خودش لعنت میفرسته و گریش میگیره
تهیونگ:همش تقصیر منه.اگر چیزیش بشه خودمو نابود میکنم
کوک:حالش خیلی بده: من...من نمیخواستم اینجوری شه همش تقصیر منه
۸.۶k
۱۵ تیر ۱۴۰۳