(عشق مافیایی)P.7
ا/ت*ویو
دوهفته ی دیگه لی مرخص میشه و تهیونگ هنوز بالاخره و داره ازش مراقبت میکنه
آماده شدم تا برم بیرون یکم بگردم
بیرون بودم که یهو یه موتوری از جلوم رد شد و کیفم رو دزدید کلی جیغ زدم
یهو یه ماشین رولز جلوم وایساد اون مرده که اونشب توی مهمونی بود اومد پایین
دستش رو سمتم دراز کرد و گفت
کوک:بیا سوار شو
نمیدونستم چیکار کنم و هول شده بودم
دستش رو گرفتم و سوار شدم
کوک:برو دنبال اون موتور سوا
ا/ت:نیازی نیست
کوک:هست
ا/ت:میخوام پیاده شم
کوک:وایسا! لج بازی نکن دختر
ا/ت:.....
با سرعت تمام داریم به دنبال اون موتوری میریم
متاسفانه موتورش مدل بالاست و سریع میره
ببخشید یکم عجله دارم دوباره مینویسم ادامه رو امشب
دوهفته ی دیگه لی مرخص میشه و تهیونگ هنوز بالاخره و داره ازش مراقبت میکنه
آماده شدم تا برم بیرون یکم بگردم
بیرون بودم که یهو یه موتوری از جلوم رد شد و کیفم رو دزدید کلی جیغ زدم
یهو یه ماشین رولز جلوم وایساد اون مرده که اونشب توی مهمونی بود اومد پایین
دستش رو سمتم دراز کرد و گفت
کوک:بیا سوار شو
نمیدونستم چیکار کنم و هول شده بودم
دستش رو گرفتم و سوار شدم
کوک:برو دنبال اون موتور سوا
ا/ت:نیازی نیست
کوک:هست
ا/ت:میخوام پیاده شم
کوک:وایسا! لج بازی نکن دختر
ا/ت:.....
با سرعت تمام داریم به دنبال اون موتوری میریم
متاسفانه موتورش مدل بالاست و سریع میره
ببخشید یکم عجله دارم دوباره مینویسم ادامه رو امشب
۴.۸k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.