MY LOVE P10

جیا:وا.....این چشه؟
یونا:نمد
جیا:اوهوم....بیا بریم سالن غذا خوری
یونا:اوکی
__جیا و یونا رفتم سالن غذا خوری غذاشونو گرفتند داشتند میرفتند که جیا به کوک برخورد کرد و غذا ریخت رو کوک=مردی دخترم=__
جیا:وای
کوک:هیییییی
یونا:م...معزرت میخوام
کوک:مگه تو ریختی؟
یونا:ن...نه
کوک:پس دخالت نکن
یونا:ب...باشه
کوک:خوب.....کیم جیا...میگی باهات چیکار کنم
جیا:میتونی ولم کنی برم
کوک:عمراا
_جیا فرا. کرد
کوک:وایسا ببینم
جیا:گوه خوردمم
کوک:نوش جونت بیشتر بخور
جیا:وایی
_جیا افتاد رو زمین کوکم افتاد روش_
==توجه...توجه الان تو یه باغ پشتی مدرسه هستن کسی نیمیبینتشون==
جیا:هع..‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌
کوک:اوممم......دیدی کریت اوردم
جیا:ترو خدااا....ولم کن .....تو چت شده ها یهو از این رو به اون رو شده
کوک:‌‌‌.........
_کوک صورتشو اورد نزدیک گوشت_
کوک:بهتره حواست به خودت باشه
......