وقتی مربیش بودی پارت ۲

پارت ۲
ویو ا. ت:
از اتاق اومدم بیرون که اعضا رو دیدیم
ا. ت: سلام
کوک: سلام شما......
جیهوپ: سلام.شما اینجا چیکار میکنید. کی شما رو راه داده؟
ا. ت تا خستم چیزی بگم یکی وسط حرفم پرید....
یونگی: ببینید اینجا جای دختر کوچولو هایی مثل شما نیست....
ا. ت: واقعا. پوزخند
یونگی: بله حالا تا عصبانی نشدم لطفا برین.
ا. ت: اگه نرم چی؟
یونگی: بزور بیرونتون میکنیم.
ا. ت: مسخره بازی هاتون اگه تموم شد بی زحمت برین تو سالن اماده شید (کاملا جدی و عصبی)
کوک: شما کی باشید که به ما دستور بدین؟
ا. ت: مربیتون.
یونگی: دختر کوچولو برو تا بادیگار ها رو صدا نکردم. بدو. اعصابم رو خورد نکن!
ا. ت: تا میخواستم چیزی بگم مدیر اومد. تعظیم کوتاهی کردم
مدیر: خوب... فکر کنم با مربی جدیدتون اشنا شدین....
اعضا همه باهم: چییییییی!!!!!
مدیر: پس خودتون بعدا باهم اشنا شین اینو بهتون بگم که باهاشون خوب رفتار کنین. گروه هایی مثل ایتزی، بلک پینک، استری کیدز و زیر نظر ایشون تعلیم میبینن.
اعضا همچنان با دهان باز...........
ا. ت: خب. بریم سر تمرین.
ویو تهیونگ:
بچه ها داشتن سربه سر دختره میزاشن که یکدفعه
مدیر اومد و شروع کرد به صحبت کردن درباری اون. دهنم هشت متر باز شد!
دور از شوخی دختره خیلی خوشگل، هات، س.ک.سی
وایسا ببینم.اون همون دختری نیست که بهم برخورد کرد. خدایا مرسی!
ویو ا. ت:
شروع کنید به دنس رفتن ببینم در چه حدی هستین . اجراشون ا عالی بود ولی یه نخته ضعف هایی داشتن.
جیهوپ: چطور بودیم استاد با پوزخند
ا. ت: عالی بودین ولی...
کوک: ولی... با تعجب
ا. ت شما باید با احساس برقصین. باید تمام احساساتون رو همراه اهنگ و رقص نشون بدین
تهیونگ: اکی
همه اعضا بهش چپ چپ نکاه کردن
ا. ت: به گوشیش نگاه کرد. خب وقت ناهاره. غذای سنگینی نخورین چون موقع ی دنس اذیت میشین.
قبل ساعت دو بیاین اینجا
رفتم کافه تریا ی پایین یه سالاد اواکادو و نوشیدنی رژیمی سفارش دادم.
ویو کوک:
...............
ببخشید بابت غلط املایی لطفا با لایک و کامنت حمایتم کنین بوس بهتون