فیک آیدلان شب پارت ۱

‌درمورد فیک جدید آیدل شب پارت ۱
شخصیت اصلی :
کیا ، لیا ، میا ، تیا ، سیا ، لنا ، آی
شخصیت ها فرعی :
آیدل ها و بقیه هم تو داستان میبینید
خلاصه داستان :
این فیک درمورد گروهی هفت نفره است که به بهترین بند جهان تبدیل شده اند و بقیه رکورد ها را شکسته اند
آیدل ها و داستان های شبانه آنها و زندگی مافیایی آنها پر از ماجراجویی است
کیا ویو :
سلام اسم من کیاعه من ۲۰ سالمه من برترین آیدل جهانم مردم میگن من از هر لحاظ برترینم و به هیچکسی نیاز ندارم ولی واقعیت اینه که من به کمک بقیه آیدل ها و آموزش اونا به اینجا رسیدم کمپانی بعد از شش ماه کارآموزی آیدل هارو برای آموزش به من میفرستاد چون میگفتن من استعداد آیدل شدم و هر چیزی که برای آیدل شدن نیاز هست رو دارم ، البته عادیه این رو بگن چون شش ماه اول کارآموزی هیچ مربی رو برای من نفرستادن چون می خواستن من رو امتحان کنن ولی بعد شش ماه از من تست استعداد گرفتن و دیدن من همیشه بهترین کارآموز بودم و تصمیم گرفتن آیدل ها بهم یاد بدن البته موفقیت من به کوچیکی ام هم ربط داشت
ویو به ۷ سال پیش :
من این سال به اوج موفقیت هام رسیدم من الان پایه هشتمم و برترین دانش آموز مدرسه ام و کشور هستم ، مدرسه تموم شد رفتم بیرون منتظر خوانواده ام بودم نیم ساعت گذاشت ولی نیومدن از دفتر مدیر به مامان بابام زنگ زدم ولی جواب نمیدادن به مدیر گفتم اون پرونده ام رو باز کرد و به شماره خالم زنگ زد و خالم گفت به داییم زنگ میزنه که بیاد دنبالم پنج دقیقه دیگه داییم اومد و
داییم : گفت نخبه خاندانمون چطوره ؟
من : سلام دایی خوبم تو چطوری ؟
دایی : منم خوبم بریم تو رو تو خونتون پیاده کنم
من : باشه
به خونمون رسیدیم در رو زدیم ولی باز نکردن رفتیم سمت در پشتی داییم از در پرید و در رو واسم باز کرد رفتیم خونه در تموم اتاقا بسته شده بود شک کردم به خاطر همین خنجرم رو در آوردم داییم هم در آورد ، یک در رو باز کردم هیچ کس نبود رفتم بالا در رو باز کردم دوباره هیچکس نبود دوباره رفتم پایین در رو باز کردم که ........
لایک و فالو فراموش نشه
لطفا گزارش نکنین